مردن با لذت برای مومنان و مردن با ذلت و عذاب برای کافران
مگر نام محمد هم علی نیست آئینه روی محمد علیست تقدیم به روی ماه عالم مهدی موعود منجی تمام عالم هر که منجیست خدا یارو نگهدارش باد هم که عیسی و موسی محمد باشد طراح و نوسینده حجت اله عرفانیان مگر نام محمد هم علی نیست آئینه روی محمد علیست صد کتابو صدحدیث آئینه روی محمد علیست دره علم خدا غیر از علی نیست جانشینه مصطفا این مرتضی مولاء علیست به ابجد خانواده محترم پیامبر583 پادشاه اصلی عالم 583محمد علی فاطمه حسن حسین 583 عاشوراه 583 شبکه نور 583پادشاه اصلی عالم 583به قرارداد الله 583 اهل بیت فاطمه 583 امت اسلامی583اهل دین قرآن اسلام 583به ابجداهل دین 100+351 قرآن +132 اسلام=583 583شبکه نور 583 شبکه نور583 اهل بیت فاطمه 583 این عدد نورانی را از راست بخوان براستی شیعیان فرزندان اهل بیت محمد علی فاطمه حسن حسین 583 میشود 385 شیعه 385 74 فرقه گمراه دین اگر دین ندارید لا اقل آزاد مرد باشیدبه ابجد 245 دینه بحق الله 245 افق دین اسلامه حق245اسلامه حق245 فاطمه +علی =245 علی110+135فاطمه=245 یا اسلام محمد 245 با اسلام علی 245دین الهی فاطمه 245با اسلام علی 245 با اسلام بحق بدینه حق اللهی 245 با دین انسان 245 اهل منطقی 245بسیجیان علی 245 مقام جانباز 245دعا کنید مهدی بیاید 245 انقلابیان 245 بسم الله الرحمن الرحیم 786- 541 عمر ابوبکر =245 اسلامه حق 245حکم الهی دین الله245 فاطمه 135+110 علی=245 اسلامه حق 245 سلطان سریرولایت علی قل انماولی یکم الله علی245مدار245مراد245 ما شیعیان فقط اهل بیت پیامبر را دوست میداریم و از کفار قریش بیزاریم به ابجد با قاصبان اهل بیت 786-245 اسلامه حق 245 علی فاطمه =541 عمر ابوبکر 231 باقاصبه دین الله231 ابوبکر231 راه دزدی231 فلسفه دین الله 385شیعه 385 حرفهای حسابی 385راز اهل عالم 385فرق نمیکند که سنی بر حق باشد یا شیعه وحدت اسلام برایم مهم است و پذیرش بحق به ابجد وحدت کل اسلام 600 منهای 541 ابوبکر و عمر = 59 مهدی 59 بزودی خواهد آمد و همه ادیان را به وحدت فرا میخواند ما باید کمکش کنیم صحابه حضرت مهدی بودن زحمت داردو 202دین الهی محمد 202 یعنی علی 110+92 محمد=202 بلغ اولا بکمالهی کشف دوجا به جمالهی حسنت جمیعو خصالحی صلو علیه و آلهی حاتفی گفت دیدم من آن کتف نبی دوره خاتم تا به شانه بود علیا"علیا"یا علی دوش نبی حیدر است وارث پیغمبر است بوود نام مولاء الهی بحق که وصی مصطفی مرتضایی بت شکنی دوش نبی حیدر است وارث پیغمبر است اسلام نجاتبخش 1488 - 1202 عمر ابوبکرو عثمان = 286 یعنی 286 عید محمد علی 286 به ابجد 12منتخب12 اسلام 12 حق 12اخلاق12 نجاتبخش 12 اسلام 12 نجاتبخش 12 قلب 12هوا 12 ساعت 12 ماها 12 قلب 12جانها 12حم 12 گل گل12 دلی که نیست حب علی سنگ است چرا که نور وی و نور حق هماهنگ است مگر نام محمد هم علی نیست آئینه روی محمد علیست وصی بحق محمد سلام سَلاَمٌ عَلَيْكُم بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ سلام بر جمال حیدر کرار اسم اعظم بکند کار خود ای دل خوش باش که به تلبیسو حیل دیو مسلمان نشود فتنه های دین 615-541 = 74 فرقه نه 74 ابجد سه خلیفه ابوبکر27+22 عمر+25 عثمان =74باعث 74 فرقه شدن دین شدند74والشجرتها الملعونه 74 ابجد ابوبکر 27+22 عمر +25 عثمان = 74 ان من المجرمین منتقمون 74 به هزار نام خدا قسم 1000به ابجد محمد مصطفا 92 قسم = 1092 منهای ابجد سه خلیفه کن 1202- منهای 1092 = 110مولا و مقتدای عالم علیست افتخار دین 1346- 1202= 144 ضرب 12 امام در خودش 144 ابجد آیه وعتصمو بحبل الله جمیعا" و لا تفرقو 144 گمراه دین 310 عمر 310فاسق دینه310دلیل نفاقه310 اهل نابکار310 مانع های سده دین 310مفسدین به جهان310با ارازل دینی310پلید نادان بجهانی310310مفسدین به جهان310منکر310نامردیه 310 گنه بزرگانه 310مکرن 310 کفری 310 نیرنگ310 عمر310 ابله منافقا 310جاهل منافق310عمر 310حرامیان 310گمراه دین310فاسقین 310مکاره پلید310به کاذبه منافق310جاهل منافق 310بفریبی ها310مکرن310 کفری 310گمراه دین310عمر 310منکر310 نیرنگ310عمر310با قاصب کل دین 310 بناحق پلید اهله دینه310 بیداد گرانه ابله 310 احمقان اهل دینی 310 یا وهابیه منافقه 310احمقان اهل دینی 310 فاسدان پلید دین ها 310 بمار زنگی 310کفری 310 عمر 310 310کلب کلب هار310 ابله منافقا 310نمرودی310 ناحق عالمی 310 عمر 310بمار زنگی 310منکر 310جاهل منافق 310 ابله منافقا 310 اباجهل در دین 310 ابالهبا در دین 310 اباجهل در دین 310 بیداد گران ابله 310 قاصبان بدین 310نامردیه 310 کفری 310 عمر 310 گمراه دین 310یا بلاء دین اسلام 310نیرنگ310نمرودی310 سامری310 گمراه دین310 مکرن310حرامیان 310بی ایمان دین اسلام310 عمر 310 گمراه دین 310 منکر 310 کفری 310 نامردیه 310دلیل نفاق310 عمر 310 جاهل منافق310 ابله منافقا 310 با اهل منافق 310 310اباجهل در دین 310 کفری310 احمقهای فاسد 310 منکر 310 حرامزاده پلید 310وهابی کودن دین اسلامی310 قاصبان بدین 310 رمززناه 310 گمراه دین310 کوره دینیه 310جهل عرب 310 اباجهل در دین310یا بلاء دین اسلام 310منکر 310نامردیه 310با وهابیه نادان دین حق 310 دلیله نفاق310کفری310 نیرنگ310نمرودی 310 کلب کلب هار 310 عمر 310سگ هار پلید 310 دلیل نفاقه 310 جهل عرب 310سامری310 310دائش وهابی نادان 310 اباجهل در دین 310گمراه دین 310 جاهل منافق 310 ابله منافقا310 کفری 310حرامیان 310 نامردیه 310دزدانه فدک فاطمه 310بمار زنگی 310کفری منکر 310جاهل منافق 310 نامردیه 310عمر 310یا بلاء دین اسلام 310 سگ مردها310 نیرنگ 310نمرودی 310سامری310 گمراه دین310یا بلاء دین اسلام 310 نیرنگ 310 منکر 310 کفری 310 مکرن310 خباثتی1512-1202 سه خلیفه = 310 عمر 310نامردیه 310 منکر310 کفری310نیرنگ 310 عمر310ناهنجار 310پلیدی بقاصبانی 310بوگند مردابا 310سگ مرد ها 310 کبر پلید دین 310بقلدره دینه 310احمق بی دین ها 310 جهل عرب 310 اباجهل در دین 310 گراز ناهلی 310 دزده دین اسلامی 310 نار جهیما310بدعت شیطانه 851-541= 310عمر 310 با اهل منافق 310 حرامیان 310 بمزاحم های دین اسلام 310 رزل بدینی 310 با اهل منافق 310 اهل دین دین عدوالله 310عمرفاسق دینه310دلیل نفاقه310 اهل نابکار 310مفسدین به جهان310با ارازل دینی310پلید نادان بجهانی310 مفسدین به جهان310 310فاسق دینه310دلیل نفاقه310 اهل نابکار310 مانع های سده دین 310مفسدین به جهان310با ارازل دینی310پلید نادان بجهانی310310مفسدین به جهان310منکر310نامردیه 310 گنه بزرگانه 310مکرن 310 کفری 310 نیرنگ310 عمر310 ابله منافقا 310جاهل منافق310عمر 310حرامیان 310گمراه دین310 فاسقین 310مکاره پلید310به کاذبه منافق310جاهل منافق310 310منکر310نامردیه 310 گنه بزرگانه 310مکرن 310 کفری 310 نیرنگ310 عمر310 ابله منافقا 310جاهل منافق310عمر 310حرامیان 310گمراه دین310 فاسقین 310مکاره پلید310به کاذبه منافق310جاهل منافق310بفریبیها310 مکرن310 کفری310گمراه دین310عمر 310قاصبه دین الله310 فریب کاران اهل عالمی 715 -541 فتنه ها عمر ابوبکر = 310 عمر 310 گمراه دین 310خاک عالم بر سرت کنم عمر عرعر خر هم بوود لعن عمر این نام 310چیست که عرعر میکند اهل سنت را همه خر میکندتف به روی هر کسی نادان بوود هم طرفدار ابوبکروعمر عثمان بوود عرعر خر هم بوود لعن عمر به ابجد خائنان 772-451 عمر و ابوبکر = 231 اهل بی مغز بدین 231ابوبکر 231با قاصبه دین الله 231 لانه جاسوسیه 231 قاصب ابله 231231محکومان بدین 231ادیانی جعلی باطل 231 دو رویه 231 یا ابوسفیانی 231 نفاق231 فاسق231 اهل بقاصب231یا اهل مفسد 231 اهل نامرد 231 محکومان بدین231جزو خائنان به رسول خدا بوده الله اکبر کلمات هم غوغا نموده اند به ابجد اشراردینها772-541= 231 ابوبکر231راه دزدی 231 نفاق 231 با جاهلا نادان ملحد 231 عصیان231فاسق231 قفان231. قفان در قول عمر: انی استعمل الرجل فاجر 231 یه فاجریا 231دزده دینه اسلامی 231 راه دزدی231 دزده دینه اسلامی231به دقل باز کودن 231فقان 231احمق ملحد231با ناحق دینه 231 یا ابوسفیانی 231لانه جاسوسیه231 ادیانی جعلی باطل 231 دورویه 231 با دزد گربها 231 بابی عقلیها 231عصیانی231ابوبکر231 با دینه ناحق 231راه دزدی231عصیان 231 دزده دینه اسلامی231 ابوبکر نابحق دینها 231 بااحمقی بدینه231 عمر ابوبکر 231نفاق دورویه 231 فقان 231 چاه عمیقه231 ابوبکر و عمر 541قاتلی 541 ابوبکر و عمر 541در غدیر خم دین کامل شد اکملتو لکم دینکم بعد از وفات پیامبر دشمنان دین خدا گمراه دین 310مکرن 310کفری310 ناحق عالمی310 عمر310نیرنگ 310گمراه دین 310 مکرن310کفری دزدان فدکه فاطمه310بمارزنگی310 کفری310 اهل نابکار 310بعالم بی عملی 310 پرمدعاه 310با نادان کل عالمی 310 ابله بکل عالم 310 فاسق دینه 310 پلید فاسدان دین 310 احمق ها نادان پلید 310 پلیدها احمق نادان 310منکر 310جاهل منافق منافق ابلها 310نامردیه310 کفری310عمر310نیرنگ 310 نمرودی310 حرامزاده پلید310 سامری310 گمراه دین310مکرن 310 بکج راه 231 ابوبکر231 دزده دینه اسلامی 231ابله بکل عالم 231دزدا فدک نگونه 231ابوبکر 231رکب وبا 231 احمق ملحد 231 اشراردینها772-541 عمر و ابوبکر= 231 با فاجعه جهانی 231 به لعین دین 231 ابوبکر231لعین بدین231 بکودن احمق 231 دین حرام الهی 231 نفاق 231 عصیان 231 فتنه گران 786- 245 اسلامه حق = 541 ابوبکر عمر 541+430 مقصر = 971 ظالم - 310 عمر =661 عثمان -231 ابوبکر =430 مقصر به ابجد (ریاست کفر )971 ظالم میباشد 971-661 عثمان = 310 عمر310 با قاصب دین الهی 310 عمر 310 منکر 310 حرامیان 310 کفری 310 عمر ابوبکر231+ 310عمر 310ناحق عالمی = 541فتنه عالم 676-135 فاطمه = 541 عمر وابوبکر فتنه عالم بودند شرم گینان 651-110 علی = 541 عمر ابوبکر رکب وبا 541 عدواهل بیت بوده اند به ابجد صغیر شیطان 22 مقصر 22 هذیان 22 عمر22شیطان 22 ابابکر22دشمن اسلام22 مجرمان 22 منافقان 22 بدبختی 22 بدیها 22 دروغ 22نیرنگ 22 کلک 22 کید 22 مکارا 22 روباه 22 ابوبکر رکب وبا من از خار سر دیوار دانستم بناحقی دو سال خلافت نکرده از دنیا رفت عمر به او سم ری سامری قوم محمد او را به درک اسفل سافلین فرستاد در طبقه سوزان جهنم که به آنجا اسفله سافین میگویند فقط شیطان نمرود شداد حامان فرعون عمر ابابکر شمر یزید معاویه و بت پرستان و قاصبان ولایت را عذاب میکنند قرار دارندهفت طبقه زیرداخل جهنم سوزان ترین جای جهنم را درک اسفله سافلین میگویند علمی فراتر از کهکشان ریاضی در قرآن به ابجد ظالم 971-430 مقصر = 541 ابجد ابوبکر عمر 541 مقصر 430+231 ابوبکر= 661 عثمان 661+310 عمر = 971 ظالم 971-430 مقصر = 541 عمر ابوبکر 541گمراه دین بناحق دینها 541 ابجد آل سعود 171+370 شیطان = 541 مردان گمراه 541جهل عرب ابله به کل عالم 541 اباجهل در دین عقیده باطل 541کفری دین حرام الهی 541دلیل نفاق به لعین دین 541 به دقل باز کودن با قاصب کل دین541 پلید ناکسان حرامیان 541ابله منافقا بناحق دین ها 541 بی دینها احمق جاهل منافق 541جهل عرب عقیده باطل541ملحد ها یا منافق آل سعود 541شیطان آل سعود541 آفت کلی541 به نااهله منافقه آل سعود 541بانامرده اهل دین اسلامی دشمنا دین های اسلامی 541 منافق کوردلی541 ابله بشرا 541آفت کلی آفت کلی541 به نااهله منافقه آل سعود 541بانامرده اهل دین اسلامی 541دشمنا دین های اسلامی 541 منافق کوردلی541 ابله بشرا 541آفت کلی 541 با قاصب کل دین نفاق541 کافر پلید دین اسلام 541مجرمین بدین اسلام با دشمن ابله نادان 541 به نامرده ابله دین 541 بنامردان قاصب 541 نامردان اصلی دین 541آفت کلی 541انحرافه دین اسلام یا حقه بازان پلید اسلامی به نامرده ابله دین 541 عقیده باطلی نامردی 541 با منافقان ابله ملحد نادان 541دشمنه اسلامی 541کافر پلید دین اسلام 541 مجرمین بدین اسلام 541انحرافه دین اسلام 541
قالب وبلاگ 1
داستانهای زندگی 1
ابزار وبلاگ 1
خرید لایسنس نود32 1
بزرگترین سامانه تبادل لینک 1
بهترین ریمل - ریمل حجم دهنده و بلند کننده 1
چاقو کمربندی مخفی

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان اسلامه حق 245 علی 110 + 135فاطمه = 245 و آدرس aaaali110.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 20
بازدید دیروز : 44
بازدید هفته : 20
بازدید ماه : 193
بازدید کل : 116034
تعداد مطالب : 437
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1



به ابجدظالم 971- 430 مقصر = 541 دشمنه اسلامی 541 کافر پلید دین اسلام 541توهین دین ها 541 بنامردان قاصب 541 مردان گمراه 541 مجرمین بدین اسلام 541 فاجران دین اسلامی 541 آل سعود 171+370 شیطان = 541 عمر ابوبکر541 پیامبر فرمود بعد از من فتنه ها بپا خیزند به ابجد فتنه ها 541 اهله شر 541 دشمنه اسلامی 541 مرگ کافر 541 آفتین 541 عداوتین 541 عمر ابوبکر541 فتنه ها541 آل سعود 171 +370 شیطان = 541 قاتلی 541 دشمنه اسلامی 541 اولین قاصب دینه 541 مجرمین بدین اسلام 541 بنامردان قاصب 541 انحراف دین اسلام 541 فاجران دین اسلامی 541 اولین قاصب دینه 541 مجرمین بدین اسلام 541 بنامردان قاصب 541 انحراف دین اسلام 541 فاجران دین اسلامی 541منافقان پلیده دین 541 با ناکس های اهله قرآن 541مقصرا دین الهی 541 نامردان اصلی دین 541بنامردان قاصب 541 مردان گمراه541 فاجران دین اسلامی 541 مجرمین بدین اسلام 541 دشمنه اسلامی 541 مردان گمراه 541 احمقان فاسد دین اسلام 541 کافر پلید دین اسلام 541 مقصرا دین الهی 541 بنامردان قاصب 541 مردان گمراه 541 بنامردان قاصب 541 نامردان اصلی دین 541 به اولین قاصبان احمق پلید 541 نامردان اصلی دین 541 به ابجد آفتین 541 کافر پلید دین اسلام 541آفتین 541فتنه ها 541 عمر ابوبکر 541 میباشند 541احمقان فاسد دین اسلام 541 کافر پلید دین اسلام 541 مجرمین بدین اسلام 541 کفار پلید دین اسلام 541 با ناکسهای اهل قرآن 541 مقصرا دین الهی 541 فاسد ترین نامرد اهل دین 541 مجرمین بدین اسلام 541مردان گمراه 541 بنامردان قاصب 541 کافر پلید دین اسلام 541 احمقان فاسد دین اسلام 541مجرمین بدین اسلام 541 دشمنه اسلامی 541 ظالم 971-430 مقصر = 541 عمر ابوبکر


 درعرش نوشته با خط جلی وارث خاتم بوود مولاءعلی قسم به ذات کبریاء که جانشینه مصطفی بوود علی مرتضی 

 مگر نام محمد هم علی نیست آئینه روی محمد علیست صد کتابوصد حدیث آئینه روی محمد علیست کسی که چون محمد است جمال روی خاتم است جان نبی علی ولی قائم آل محمد است نماز نیاز انسان به پروردگار است اولین گروهی که به دوزخ میروند بی نمازان هستند  نماز داروی روح و  غذای جسم است

 کل من علیها فان الا وجهک ربک ذالجلال و الاکرام در این 50سال همه کافران و مومنان همه خواهند مرد بدبخت کسیست که کافر از دنیا میرود به ابجد ریاضی قرآن 541 کافر پلید دین اسلام 541 فتنه ها 541 آفت کلی541 اهله شر541دشمنه اسلامی 541 عمر ابوبکر541 مرگ کافر541 کافر پلید دین اسلام541 مجرمین بدین اسلام 541

خداوند سال را بخاطر 5 تن و 12 امام و 14 معصوم سال را 365 روز قرار داد ضرب عالم امکان محمد استو جمال محمد علیست ضرب 5 تن در خودش ضرب12 امام در خودش و ضرب 14 معصوم در خودش جمع سه ضرب میشود 365 روز سال به ابجد اسلام132+ 92محمد +110 علی +5 تن +12 امام +14 معصوم = 365 روز سال 365اهل دین آل محمد آل علی 365 شاه جهان 365براهی اسلامیه 365شاه جهان 365 حجاب قرآن 365ابجد حق اسلامه 365  قرآن طه 365روز سال 5+6+3= 14 معصوم ضرب عالم امکان محمد استو جمال محمد علیست ان شاء الله باعنایات خدا روز به روز در حق بندگانش بیشتر میشود و بزودی شاهد وحدت تمامی ادیان به اسلامه حق 245 علی 110+135 فاطمه = 245 اسلامه حق خواهیم بود

به ابجد اسلام 132+92 محمد +110علی +17 نماز = 351 قرآن 351 فارسی 351 +14 معصوم = 365 روز سال

به ابجد اسلام 132+92 محمد +110 دين الهي +17 ركعت نماز +14 معصوم = 365 روز سال بنازم من جوانان وطن را  که شیعه میشوندهر دم به والله

بسم الله الرحمان الرحیم 786-541 عمرابوبکر=245 اسلام حق 245 اسلامه حق 245 علی 110+135 فاطمه = 245 اسلامه حق علی و فاطمه میباشد 245دین بحق الله 245کلیده دین الهی الله 245اسلامه حق 245 یعنی معنای بسم الله الرحمن رحیم 786 یعنی الله 66+132 اسلام +583 پنج تن آل عباء +5 اصول دین  = 786وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ: نام شیعه چندین بار در قرآن آمده  شیعه یعنی چه

385به ابجد کبیر لا اله الا الله 166+محمد92+110علی +17 نماز = 385 شیعهنام شیعه 12 باردر قرآن آمدهولی نام شما گمراهان دین یک بار هم در قران نیامده است نماز بی ولایت اهل بیت محمدعلی   باطل است اگر محمد(ص) را دوست نداشته باشی ولایت نداری  قطار باید روی ریل باشد و تا خدا نخواهد حرکت نخواهد کرد  دوازده ایستگاه تا مشهد مقدس باید بپیمایی تا به مولایت مهدی برسی  خداوند ساعت را هم 12 قرار داد ماه های سال هم 12 میباشد به ابجد اسلام 12 حق 12 اسلام 12 نجاتبخش 12 اهل 12 اسلام 12 انجمن 12 اهل 12 اسلام 12 حق 12 واجب 12 ساعت 12 ماه های سال 12حم 12 در12 رگهای عصب مغز انسان هم 12 میباشد  در قرآن احد عشر منظور 583 احد عشر 583 عاشوراه 583 از راست بخوان 583  ابجد 5 تن آل عباء 583میشود385شیعه385نینوای کربلاه385 براستی شیعیان فرزندان بحق اهل بیت پیامبرند

صاحب سخنی که بر سخن آگاه است اول سخنش بنام بسم الله است

 نَحْنُ اَقَمْنا عَمودَ الْحَقِّ و هَزَمْنا جُيوشَ الْباطِلِ؛

 ما (اهل بيت) ستون هاى حق را استوار و لشكريان باطل را متلاشى كرديم.

فَجَعَلَ اللهُ...اِطاعَتَنا نِظاماً لِلمِلَّةِ وَ اِمامَتَنا أماناً لِلفِرقَة؛ قال علی (ع) 

خدا اطاعت و پیروی از ما اهل بیت را سبب برقراری نظم اجتماعی در امت اسلامی و امامت و رهبری ما را عامل وحدت و درامان ماندن از تفرقه ها قرار داده است نَحنُ وَسیلَتُهِ فِی خَلقِه وَ نَحنُ خاصَّتُه وَ مَحَلُّ قُدسِه وَ نَحنُ حُجَّتُه فی غَیبِه وَ نَحنُ وَرَثَهُ أنبیائِه؛

اَدِّبوا اَولادَكُمْ عَلى ثَلاثِ خِصالٍ : حُبِّ نَبيِّكُمْ و حُبِّ اَهْلِ بَيْتِهِ وَ عَلى قِراءَةِ الْقُرآنِ ؛

اِنَّما مَثَلُ اَهْلِ بَيْتى فيكُمْ كَمَثَل سَفينَةِ نوحٍ عليه ‏السلام مَنْ(رَكِبَهَا) دَخَلَها نَجا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْها غَرِقَ؛

ذِكرُنا أهلَ البَيتِ شِفاءٌ مِنَ العِلَلِ وَ الأَسقامِ و وَسواسِ الرَّيبِ
ياد ما اهل بيت شفابخش بيماريها و ناخوشي ها و درمانگر وسوسه شكّ است. 

فاطِمَةُ سِيدَةُ نِساءِ أهلِ الجَنَّة. انا اعطیناه کل کوثر

به علم ریاضی قرآن ستمکاران 673 بدوزخی پلید 673 جایگاه اهل دوزخ 673-132 اسلام = 541 عمر ابوبکر541مرگ کافر 541عمر ابوبکر541 +430 مقصر = 971 ظالم +231 نفاق ابوبکر = 1202 ان من المجرمین منتقمون 1202 ابجد سه خلیفه 1202 قرآن میفرماید ما مجرمان را سخت عقوبت خواهیم کرد

به ابجد ظالم 971-430 مقصر = 541 عمر ابوبکر 541 اهله شر 541 فتنه ها 541 آفت کلی 541 دشمنه اسلامی541 عمر ابوبکر541 ظالم 971-430 مقصر = 541 مرگ کافر 541 عمر ابوبکر541

 مرگ‌ از ديدگاه‌ حضرت علي«ع» و به علم ریاضی قرآن ستمکاران 673 بدوزخی پلید 673جایگاه اهل دوزخ 673-132 اسلام = 541 مرگ کافر 541 +430 مقصر = 971 ظالم +231 نفاق = 1202 ان من المجرمین منتقمون 1202 ابجد سه خلیفه 1202 قرآن میفرماید ما مجرمان را سخت عقوبت خواهیم کرد به ابجد ظالم 971-430 مقصر = 541 عمر ابوبکر 541 اهله شر 541 فتنه ها 541 آفت کلی 541 دشمنه اسلامی541 عمر ابوبکر541 ظالم 971-430 مقصر = 541 مرگ کافر 541 عمر ابوبکر541 مقصر 430 +231 ابوبکر = 661 عثمان 661+310 عمر = 971 ظالم +231 ابوبکر = 1202 ابجد سه خلیفه عمر ابوبکر عثمان 1202 اینم آیه قرآن 1202 ان من المجرمین منتقمون 1202 ما مجرمان را سخت عقوبت خواهیم کرد راه دزدی دزدانه فدک فاطمه 541فتنه ها 541 اهله شر541 مرگ کافر 541 دشمنه اسلامی 541 آفت کلی 541 قاتلی 541 عمر ابوبکر541 کافر پلید دین اسلام 541

به ریاضی قرآن مرگ دو نوع میباشد مرگ کافر 541 شامل دو مرگ میباشد مرگ ظالم 971-430 مقصر = 541 مرگ کافر 541 کسانی که به نامردی قصب خلافت کرده باشند به آنها 310 عمر 310قاصبان بدین 310 عمر 310+231 راه دزدی  ابوبکر= 541 نیرنگ 310 + 231 نفاق= 541عمرابوبکر541 آفت کلی 541 فتنه ها541دشمنه اسلامی541 مرگ کافر541فتنه ها541 آفت کلی541 قاتلی 541مکافات541اهله شر 541 کافر پلید دین اسلام 541مجرمین بدین اسلام 541 به ابجد ظالم 971- 430 مقصر =541 عمر ابوبکر 541 فتنه ها 541 پیامبر فرمود بعد از من فتنه ها بپا خیزند به ابجد فتنه ها541 دشمنه اسلامی 541عمرابوبکر541از حضرت مختار و سلمان و ابولولو سوال شد بدترین مرگ فرمود مرگ ظالم و مقصر دین اسلام است 541 مرگ کافر 541 با مرگ مومن ها 385 پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385 شیعه 385 مرد عالم 385 اسلام پیامبر 385 فقط دین اسلام 385 فلسفه دین الله 385 بدین واقعی اسلام385شیعه یعنی دین الهی 110+135 دین الله +128 کلید دین +12 امام= 385 شیعه385
به ریاضی قرآن 541مرگ کافر541فتنه ها541 آفت کلی 541 قاتلی541 دشمنه اسلامی 541 اهله شر 541کافر پلید دین اسلام 541مجرمین بدین اسلام 541 به ابجد ظالم 971- 430 مقصر = عمر ابوبکر 541 فتنه ها 541 پیامبر فرمود بعد از من فتنه ها بپا خیزند به ابجد فتنه ها541 نامرد دین اسلامن 541 دشمنه اسلامی 541عمرابوبکر541 دشمنه اسلامی 541 فتنه ها 541از حضرت مختار و سلمان و ابولولو سوال شد بدترین مرگ فرمود مرگ ظالم و مقصر دین اسلام است 541
یکی از ضروریات دین اسلام، که بر هر کسی واجب است به آن ایمان و اعتقاد داشته باشد، سوال در قبر می‌باشد به ابجد با دروغ گوی پلید 1512-1202 سه خلیفه = 310  منکر310 عمر کافر است. 310کفری 310 منکر 310 عمر 310 گمراه دین 310 جهل عرب 310 اباجهل در دین 310 فاسق دینه 310 بناحق پلید اهله دینه310 بیداد گرانه ابله 310 احمقان اهل دینی 310 یا وهابیه منافقه 310احمقان اهل دینی 310 فاسدان پلید دین ها 310 بمار زنگی 310کفری 310 عمر 310 310کلب کلب هار310 ابله منافقا 310نمرودی310 ناحق عالمی 310 عمر 310بمار زنگی 310منکر 310جاهل منافق 310 ابله منافقا 310 اباجهل در دین 310 ابالهبا در دین 310 اباجهل در دین 310 بیداد گران ابله 310 قاصبان بدین 310نامردیه 310 کفری 310 عمر 310 گمراه دین 310یا بلاء دین اسلام 310نیرنگ 310نمرودی 310 سامری310 گمراه دین310 مکرن310حرامیان 310بی ایمان دین اسلام310 عمر 310 گمراه دین 310 منکر 310 کفری 310 نامردیه 310دلیل نفاق310 عمر 310 جاهل منافق310 ابله منافقا 310 با اهل منافق 310 310اباجهل در دین 310 کفری310 احمقهای فاسد 310 منکر 310 حرامزاده پلید 310وهابی کودن دین اسلامی310 قاصبان بدین 310 رمززناه 310 گمراه دین310 کوره دینیه 310جهل عرب 310 اباجهل در دین310یا بلاء دین اسلام 310منکر 310نامردیه 310با وهابیه نادان دین حق 310 دلیله نفاق310کفری310 نیرنگ 310نمرودی310 کلب کلب هار 310 عمر 310سگ هار پلید 310 دلیل نفاقه 310 جهل عرب 310سامری310 310دائش وهابی نادان 310 اباجهل در دین 310گمراه دین 310 جاهل منافق 310 ابله منافقا310کفری 310حرامیان 310نامردیه310دزدانه فدک فاطمه 310بمار زنگی 310کفری منکر 310جاهل منافق310نامردیه310عمر310یا بلاء دین اسلام310سگ مردها310نیرنگ310نمرودی310سامری310 گمراه دین310یا بلاء دین اسلام310نیرنگ310منکر310کفری310مکرن310خباثتی1512-1202سه خلیفه = 310عمر310نامردیه 310 منکر310کفری310نیرنگ310 عمر 310بوگند مردابا310مرد سگ ها310گبر پلید دین 310بقلدره دینه 310احمق بی دین ها 310 اهل نابکار 310بعالم بی عملی 310 پرمدعاه 310با نادان کل عالمی 310 ابله بکل عالم 310 فاسق دینه 310 پلید فاسدان دین 310 احمق ها نادان پلید 310 پلیدها احمق نادان 310منکر310جاهل منافق منافق ابلها 310نامردیه310 کفری310عمر 310نیرنگ 310 نمرودی310 حرامزاده پلید 310حرامیان310سامری 310 گمراه دین310مکرن 310جهل عرب 310 اباجهل در دین 310 گراز ناهلی310گردابی لجنی310 دل گنه کار 310 کور دلن 310 گنه کار دلی 310 مگرن 310  عمر٣١٠قیر٣١٠ریق310کفری310نیرنگ 310دیو نمر310نامردیه 310نمرودی 310فسقه کلیه310کوردلن   310فسق دینها 310 کور دلن 310عمر310 کفری310 منکر310کوردلن نیرنگ مکرن310کوردلن 310 به ابجد خبیث 1512- 1202= 310 عمر خیلی خبیث بوده 310 دزده دین اسلامی 310 نار جهیما310بدعت شیطانه 851-541= 310عمر 310 با اهل منافق 310 حرامیان 310 بمزاحم های دین اسلام 310 رزل بدینی 310 قیر٣١٠ ریق310 کفری 310نیرنگ 310 فسقه کلیه 310کوردلن 310 دل کورن310 فسق دینها310 کور دلن 310با اهل منافق 310اهل دین دین عدوالله 310عمر 310 ریق 310سامری 310 سم ری 310 نمرودی 310  پیامبر فرمود بعد از من فتنه ها بپا خیزند به ابجد فتنه ها 541عمر ابوبکر 541 تنها کافر دینی 851-541 عمر ابوبکر = 310 عمر با دشمن ها اهل بیت 851-541=310عمر310 گمراه دین 310حرامیان 310جهل عرب 310اباجهل در دین 310 به ابجد با بدذات ترین نامرد دین 1433-1202 سه خلیفه = 310 عمر  مکر منافقین کور دل 851-541 عمر ابوبکر= 310 عمر
تنها کافر دینی 851-541 عمر ابوبکر= 310 عمر 310
ابوبکر دوسال خلافت نکرده خارو ذلیل از دنیا رفت تمام ناحقها دو سال نشده به درک واصل میشوند قاتلان امام حسین دوسال نشده همه به دست مختار به درک واصل شدند گره های کور اهل دین 541 فتنه ها 541 عمرابوبکر541 دشمنه اسلامی541 اهله شر541 آفت کلی541 عداوتین 541 قاتلی 541 مرگ کافر541 عمر ابوبکر541 پیامبر فرمود بعد از من فتنه ها بپا خیزند به ابجد فتنه ها 541 مرگ کافر 541 عمر ابوبکر541 دشمنه اسلامی541 فتنه ها541 عمر ابوبکر541
به ابجد صغیر مرگی 22 شیطان 22 مرگی 22 ابن ملجم 22 دشمن اسلام 22 بدبختی 22 مقصر 22 شیطان22عمر22ابابکر22ملحد 22 لعنت22بدبختی22دورغ 22کلک 22کید22شیطان22روباه22مکارا 22نیرنگ22 

به ابجدخر وحشی 1224-1202 سه خلیفه = 22 عمر 22 ابابکر22 شیطان 22 مقصر 22 هذیان 22 به ابجد  فساد تباهی 563 - 541 عمر ابوبکر = 22 عمر 22 ابابکر22آیه 22 سوره سجده ابجد سه خلیفه وهابی میباشد 74 ان من المجرمین منتقمون 74 ابجدسه خلیفه ابوبکرعمر عثمان 74 میباشد اینطور  ابوبکر 27+22 عمر +25 عثمان = 74 دین اسلام 74 فرقه پلیدشدند  که ابجد ابوبکر عمر عثمان با عث 74و الشجرتها الملعونه74 اینجانب هر یک هفته پشت سر هم  خواب قبرستان بقیع پشت قبرستان بقیع را میبینم که ملائکه" الله عمر و ابوبکر را به قبرستان یهودی ها منتقل نموده اند تا صبح من این دو ملعون را کتک میزدم ابوبکر میگفت شیطان وعده های زیادی بما داد و ما را گول زد ما گول شیطان را خوردیم فساد تباهی 563 - 541 عمر ابوبکر = 22 عمر ابجد فساد تباهی 563 - 541 عمر ابوبکر=22عمر 22شیطان22ابابکر22بدبختی 22بدیها22لعنت 22ملحد 22منافقان22 ابجدشیطان22بکذابه 22مقصر22هذیان22عمر22 بدبختی22 لامذهب22قصبی 22عمر22 ابابکر22 رکب وبا22دروغ22 کلک 22کید22 خدعه22 نیرنگ22 روباه22احمقه22گمرهه22 منکر 22عمر22 ابابکر22 22دشمن اسلام22 22شیطان22بدیها 22 بدبختی22بدیها 22دشمن اسلام 22 سست ایمان 22باابلیس22آدم کشه22 جنگ طلب 22مرگی 22 بدشمن نادان22 دشمن اسلام22 عمر22ابابکر22بناحقه22 نابکار 22دینها 22بجنایت22خیانته22 نکبتها بمکر22باخدعه22 بنامرد 22دینها22 بنامرد22پررو22جاطلبا22 سرکشها22 کسکشها 22 جنگ طلبا22 نیرنگ22 ناخلفه22بناحقه 22 درآتشه 22دوزخه 22 احمقه22 نابکار22 ابابکر 22 ملحد شیطان 22عمر22نیرنگ22کلک22 کج فهم 22نکبتها22بدزده22 اسلامی 22مکارا22روباه 22باخدعه22 ناخلفه 22عمر22 بدبختی22هذیان 22مقصر22احمقه 22شیطان 22بناحقه22منافقان22شرمی22بکنی 2منافقان 22فاجرن22عمر22 مجرمان22ملحد22لعنت22عمر22ابابکر22رکب وبا22نیرنگ22کلک 22کید22لعنت 22 22شیطان22عمر22 ابوبکر 22ملحد 22دشمن اسلام22عمر22 ابابکر22دشمن اسلام22 بناحقه 22 نابکار دینها 22شیطان22 نابکار22دینها22جنگ طلب 22ایدز 22لواط شیطان 22 عمر 22بناحقه22ناخلفه 22بدشمن نادان 22 بدرک 22 ابوبکر22 ابوبکر رکب وبا دوسال خلافت نکرده از دنیا رفت تمام ناحقها دوسال نشده سرنگون میشوند قاتلان امام حسین دوسال نشده همه به دست حضرت مختار علیه سلام کشته شدند محمد عمر مرسی دوسال نشده سرنگون شد گناه او این بود در مرکز اسلام نام نجس عمر 22 شیطان 22 ابابکر 22 را به زبان نجس خود آورد  بختیار دوسال نشده سرنگون شد بنی صدر دوسال نشده پا به فرار گذاشت درسته یا نه لعنت خدا بر کسی که دروغ بگوید بزودی مجرمان دین در پیشگاه الهی جواب گو ی و جنایتکاران حقه باز مشخص خواهند شد 

به ابجد خائنینه 786- 245 اسلامه حق = 541  فتنه ها 541 عمرابوبکر 541 کودتا 431+110= 541  فتنه گران 786- 245 اسلامه حق = 541 ابوبکر عمر 541+430 مقصر = 971 ظالم =فتنه گران 786- 245 اسلامه حق = 541 ابوبکر عمر 541+430 مقصر = 971 ظالم-661 عثمان = 310 عمر  قال رسوالله (ص) فتنه گران دشمن اسلامه حق به ابجد فتنه گران 786- 245 اسلامه حق = 541 ابوبکر عمر 541+430 مقصر = 971 ظالم. عمروابوبکرظالم و مقصر دین میباشددزدان نامرده دینه اسلام 467-541= 74منافق دین اسلام 467-541= 74عمرابوبکر عثمان74دزدان نامرده دینه اسلام 467-541=74 دین اسلام 74 فرقه شد ابجد صغیر ابوبکر عمرعثمان 74 میباشد

 

 

 

دزدان نامرده دینه اسلام 467-541= 74 ابجد سه خلیفه 74منافق دین اسلام 467-541= 74عمرابوبکر عثمان74دزدان نامرده دینه اسلام 467-541= 74 عمر22 ابوبکر27+25 عثمان = 74

 

 

 

واژه « اهل ‏سنّت و سنّی » در قرآن و سنّت

 

 

 

در قرآن و احادیث پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم ، حتّی در کلمات اصحاب نیز یافت نمى‏ شود .اهل سنت وهابی یا حنبلی خرس تبلی شافعی حنفی نخ کنفی  قرن دوم  من در آوردی و از فرقه های شیطانی در قرآن از الاغ و خوک نام برده شده ولی از عمری خیلی....... یاد نشده بجای  از کلمات ظالم و مقصر و در زبور و تورات قدیم شیطان سگ خوک یاد شده خدایی از سگ و خوک یاد شده ولی از دیگر فرقه ها  که از سگ و خوک نجس ترند یاد نشده سگی که صاحبش را نشناسد گرگ هم نیست الاغم نیست چلپاسه خور است بی معرفت است ابله منافقا310گمراه دین 310عمر310 جهل عرب 310 اباجهل در دین 310 عمر310 میباشدپیامبر فرمود هر کسی امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلیت خواهد مرد انسان بی ولایت انسان نیست ازحیوان پست تر است به ابجد جمع  حیون 74 ابجد ابوبکر 27+22 عمر +25 عثمان = 74 اینم آیه قرآن 74 ان من المجرمین منتقمون 74 ما مجرمان را سخت عقوبت خواهیم کرد 74  ابجد عمر ابوبکر عثمان 74 دین اسلام را از هم پاشیدند و 74 فرقه نمودند74 با عهد شکنهای دین74 دشمنان اصلی دین اسلامی 74منافقان لعین و پست دین اسلام  74به مجرمان منافق نادان دین74دشمن پلید امت بدینه اسلام 74دزد دین اسلام و قرآنی74دیوانه پلید دینی 74 کافران مست دین اسلامی 74ناکسین مارقین اسلامی74 به ابجد اختلاف دین 1276-1202 ابوبکر و عمر و عثمان = 74 کسانی که باعث شدند در دین اسلام اختلاف بیفتد و دین اسلام را به 74 فرقه از هم متلاشی نمودندعمر ابوبکر عثمان 74 بودند

 

 

 

دزدان نامرده دینه اسلام 467-541= 74منافق دین اسلام 467-541= 74عمرابوبکر عثمان74دزدان نامرده دینه اسلام 467-541=74 دین اسلام 74 فرقه شد ابجد صغیر ابوبکر عمرعثمان 74 میباش

 

 

 

دزدان نامرده دینه اسلام 467-541= 74 ابجد سه خلیفه 74منافق دین اسلام 467-541= 74عمرابوبکر عثمان74دزدان نامرده دینه اسلام 467-541= 74 عمر22 ابوبکر27+25 عثمان =74 

 

 

 

با بت پرستان دین اسلام 1312 -110 دین الهی = 1202  ابوبکر و عمر و عثمان1202  واقعا بت پرست بوده اند منافق دین اسلام 467-541= 74 فتنه های دین 615-541 = 74 فرقه 74والشجرتها الملعونه 74فرقه شدن«نوالي وليکم و نعادي اعدائکم». به ابجد فتنه های دین 615-541 عمر ابوبکر عثمان = 74 فرقه نه 74  ابجد سه خلیفه ابوبکر27+22 عمر+25 عثمان باعث 74 فرقه شدن دین شدن به ابجد تروریست 1276-1202 سه خلیفه = 74 بازم ابجد سه صغیر سه خلیفه که موجب 74 فرقه شدن دین اسلام شدند 74 ابجد ابوبکر عمر عثمان 74 والشجرتها الملعونه 74  اینم آیه قرآن 74 ان من المجرمین منتقمون 74 ما مجرمان را انتقام خواهیم گرفت 74 ابجد ابوبکر عمر عثمان74 میباشدبه ابجد بزرگترین گنا هان کبیره دین 1276 -1202 سه خلیفه عمر ابوبکر عثمان = 74 تروریست 1276-1202= 74 چرا دین اسلام 74 فرقه شد 74دوزخیان پلید دین ها 74 دوستان پلیده شیطانی 74 قاصبان ملحد بدین اسلام   74 اشداء علی الکفار 74 والشجرتها الملعونه 74 بمفسد ها فی الارض دین 74 مفسد فی الارض اسلامین74 ان من المجرمین منتقمون 74 ولو کره المشرکون 74

 

 

 

چرا دین اسلام 74 فرقه شد ابجد صغیر ابوبکر27+22 عمر +25 عثمان = 74 اینم آیه قرآن به ابجد سه خلیفه قاصب 74 ان من المجرمین منتقمون 74 قرآن میفرماید ما مجرمان را سخت عقوبت خواهیم کرد 74ان من المجرمین منتقمون 74 دین اسلام مثل دین مسیح 74 فرقه شد ابجدصغیر  ابوبکر27+22 عمر+25 عثمان=74 قاصبان ملحد بدین اسلام 74فرقه میگویم74 باشیطان دین های اسلامه 74 شیطان ها  مکار پلیده 74  مکار پلیده شیطان ها 74بنامردان پلید روزگار 74بپلید به نامردان74 نامرده پلید روزگار 74 عمر22+27 ابوبکر+25 عثمان = 74 ان من المجرمین منتقمون 74 والشجرتها الملعونه 74 منافق پلید بدین اسلامه 74میباشند 74با عهد شکنهای دین 74با نامردان عهدشکن پلید 74=74دشمنان اصلی دین اسلامی74عمرابوبکرعثمان74 قاصبان ملحد بدین اسلام   74 اشداء علی الکفار 74 والشجرتها الملعونه 74 بمفسد ها فی الارض دین 74 مفسد فی الارض اسلامین74 ان من المجرمین منتقمون 74 ولو کره المشرکون 74

 

 

به ابجد تروریست 1276-1202= 74 بزرگترین گناهان کبیره دین 1276-1202 سه خلیفه لامذهب قاصب = 74 کافرا پلیدبی دین 74بی دینها کافران اسلام  74 تروریست 1276-1202 سه خلیفه = 74 کسانی که باعث 74 فرقه شدن دین اسلام شدندابوبکر 27+22 عمر+25 عثمان = 74 قیامت دین 615 -541 عمر ابوبکر541 مجرمان دین ها اسلامه= 74 بمنافقان پلید بدین اسلام74 قیامت دین 615-541 = 74

 

 

 

به ابجدکبیرلا اله الا الله 166+محمد92+110علی +17 نماز = 385 شیعه 385پیامبر فرمودهیچ کسی شیعه نخواهد شد مگر فرزند دخترم فاطمه باشد پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385شیعه 385 فقط شیعیان قائم آل محمد علی اهل نجات دین555-541 عمر ابوبکر= 14 معصوم  خانواده پیامبر اعظم م حمد (ص)

 

 

 

خیانتی با پلیدی  1128-1202=74  فرقه 74 ابجد ابوبکر عمر عثمان 74 فرقه شدن دین اسلام به ابجد  فتنه های دین 615-541 = 74 فرقه ابجد سه خلیفه

 

 

 دزدان نامرده دینه اسلام 467-541= 74 ابجد سه خلیفه 74منافق دین اسلام 467-541= 74عمرابوبکر عثمان74دزدان نامرده دینه اسلام 467-541= 74 عمر22 ابوبکر27+25 عثمان =74

 

 

 پیامبر فرمود بعداز من فتنه ها بپا خیزند به ابجد قرآن فتنه ها 541 عمر ابوبکر541 عامل تفرقه 926 -385 شیعه = 541 عمر ابوبکر541 خبیث 1512بغفلت 1512- 1202 ابجد سه خلیفه =310  عمر 1202ابوبکرعمر عثمان 1202با خبیث ملحده 1202 با خبیث ملحده 1202 مکتب حق قرآن 926- 541 عمر ابوبکر= 385 شیعه 385 فرقه 385 قال رسوالله فقط یک فرقه اهل نجات است  به ابجد گرگهای کفتار صفت اهل دین 1587-385 شیعه = 1202 عمر ابوبکر عثمان 1202 میباشند1202 گرگهای کفتار صفت اهل دین 1202 سه خلیفه 1202 اینم آیه قرآن 1202 ان من المجرمین منتقمون 1202 ابجد عمر ابوبکر عثمان 1202 عمر ابوبکر٥٤١ فتنه ها 541 541ابوبکرعمر541 فلاکتی 541 عداوتین 541فتنه ها 541 مرگ کافر 541 ناکسین قرآن541با مارقین اسلام 541 فتنه ها 541 عمر ابوبکر 541 ناکسین قرآن 541 با مارقین اسلام 541 عمر ابوبکر541 قاتلی 541 مرگ کافر541 فتنه ها 541 عمر ابوبکر541

 

 

 

خیانتی جنجالیا1128-1202=74  فرقه 74 ابجد ابوبکر عمر عثمان 74 فرقه شدن دین اسلام به ابجد  فتنه های دین 615-541 = 74 فرقه ابجد سه خلیفه

با سلام خدمت شما دوست گرامی
ارتباط مردگان با انسان‏هاى دنيوى در روايات و احاديث رسيده از پيشوايان اسلام به صورت زيارت و ملاقات آنان با انسان‏هاى دنيوى مطرح و ذكر گرديده است چنانكه اسحاق بن عمّار كه يكى از ياران امام موسى كاظم‏ عليه السلام مى‏باشد، مى‏گويد:
«به امام كاظم گفتم: آيا مؤمن بعد از مردن، در عالم برزخ، اهل و عيال و خويشاوندان خويش را ملاقات مى‏كند؟ پاسخ دادند: آرى»(1).
حال اين سؤال مطرح است كه آيا اين ملاقات و برقرارى رابطه انسان‏هاى مرده، در قالب مثالى با انسان‏هاى زنده در دنيا منحصر به مؤمنين است چنانكه ظاهر روايت بالا حكايت از آن دارد؟
پاسخ آن منفى است. زيرا روايات زيادى وارد است كه مؤمن و كافر در اصل ملاقات، با يكديگر فرق ندارند، كفار و بدكاران و غير آنان نيز اصل رابطه با عالم دنيا با خويشاوندان و فرزندان خويش را مى‏توانند داشته باشند منتها طبق روايات و احاديث منقول، چگونگى ملاقات مؤمنين با كفّار و مشركين و بدكاران و غير آن با يكديگر فرق دارد و نتيجه آن دو نيز متفاوت است.
چنانكه در روايتى از «حفص بن بخترى» از امام صادق‏ عليه السلام چنين وارد است(2):
امام صادق‏ عليه السلام فرمود:
«مؤمن اهل و عيال و خويشاوندان خود را ديدار مى‏كند و مى‏بيند آنچه را كه دوست دارد و از او مخفى مى‏شود آنچه را كه آن را دوست ندارد و كافر نيز اهل و عيال خويش را ديدار مى‏كند و لكن مى‏بيند آنچه را كه آن را دوست ندارد و از او مخفى مى‏شود آنچه آن را دوست دارد (يعنى درست نقطه مقابل ديدگاه مؤمن، زيرا اين نحوه ملاقات، موافق روحيه و اَعمال مؤمن و كافر است چون اين حالت را از همان دنياى مادى به ارمغان آورده‏اند و درست نتيجه مستقيم افعال آن دو مى‏باشد».
مؤمن و كافر در اصل ملاقات با زندگان دنيائى با خويشاوندان و اهل و عيال خويش، مساوى و برابر هستند و لكن در نحوه ملاقات و نتيجه حاصل از آن با يكديگر فرق دارند، مؤمن آنچه را كه دوست دارد مى‏بيند و آنچه را كه از آن كراهت دارد نمى‏ بيند يعنى مؤمن يك حالت وجد و شادمانى و آرامش روح دارد و لكن كافر آنچه را كه دوست ندارد مى‏بيند و آنچه را دوست دارد نمى‏بيند چون روحيّه كافر با اين نوع نمايش و شرح حال و ملاقات، تناسب دارد چنانكه در روايتى از ابى بصير از امام صادق‏عليه السلام چنين نقل شده است(3):
امام صادق‏ عليه السلام فرمود:
«هيچ مؤمن و كافرى نيست جز اينكه اهل و عيال خويش را به هنگام ظهر ديدار مى‏كند و مؤمن موقعى كه مى‏بيند اهل و عيالش، عمل نيكى انجام مى‏دهند، ستايش خدا مى‏كند ولى كافر هنگامى كه مى‏بيند كه وابستگان او عمل شايسته‏اى انجام مى‏دهند در عالم مثال، ناراحت شده و در نتيجه حالت حسرت به او دست مى‏دهد».
البته ملاقات مؤمن و كافر نيز آزادانه و بدون محدوديّت انجام نمى‏گيرد، بلكه همراه آنها، دو فرشته مأمور الهى نيز هستند چنانكه در روايتى از امام ابوالحسن اول(امام موسى‏ بن جعفرعليه السلام) سؤال شده است:
آيا مؤمن با اهل و عيالش ديدار مى‏كند؟(4).

«آرى مؤمن با اهل و عيال خود ملاقات مى‏كند زيرا خداوند به او اجازه مى‏دهد همراه و فرشته‏اى كه با او هستند و اعمال او را تحت كنترل دارند، با افراد فاميل خود ديدار كند».
مقدار اين ملاقات و فاصله زمانى بين ديدارها با ملاحظه ديدگاه پيشوايان اسلام ممكن است هر روز يا هر دو روز و يا هر سه روز و يا روز جمعه و... انجام پذيرد و زندگانى در عالم مثال و برزخ از اين جهت با يكديگر مختلف بوده، يكنواخت نيستند و مقدار اين ملاقات و كيفيّت آن بستگى به مقدار و كمى و زيادى اعمال خوب و يا بد ميّت در دنيا دارد چنانكه از امام صادق‏عليه السلام وارد شده است كه فرمود:
«از مردگان كسانى هستند كه هر روز جمعه، خويشاوندان خويش را ديدار مى‏كنند و برخى از آنان بر اساس اندازه و قدر اعمال و رفتارى كه داشتند برنامه ديدار آنان با انسان‏هاى دنيائى، قرار داده شده است»(5).
همچنين اسحاق بن عمّار از امام ابوالحسن اول(موسى‏بن جعفرعليه السلام) چنين نقل مى‏كند:
«راوى مى‏گويد: از امام معصوم ابوالحسن اوّل‏عليه السلام سؤال كردم آيا مؤمن با اهل و عيال و خويشاوندان خويش بعد از مردن ملاقات مى‏كند؟ فرمود: آرى سپس سؤال كردم: مدت اين ملاقات چه مقدار است؟ فرمود: مقدار اين ملاقات وابسته است به اندازه فضائل و نيكى‏هاى آنان، برخى از مردگان در هر روز با خويشاوندان خويش ملاقات دارند و برخى از آنان در هر دو روز و برخى ديگر هر سه روز. راوى سپس مى‏گويد: امام‏عليه السلام در ضمن كلماتشان فرمودند: كمترين افرادى كه مى‏توانند ملاقات با خويشاوندان خويش داشته باشند، همان روز جمعه مى‏باشد. سپس راوى سؤال مى‏كند كه اين ملاقات در روز جمعه در كدام ساعت مى‏تواند باشد؟ فرمود: به هنگام ظهر»(6).


مردگان در عالم مثال با جسد مثالى، از علوم دنيائى و كارهاى موجود و انجام شده اطّلاعاتى دارند و ارواح مردگان همان ارواحِ داراى حوّاس باطنى و داراى حافظه و ذهن و علم و غير آن مى‏باشند كه در دنيا داشته‏اند بلكه مقدارى نيز به جهت تجرّد ارواح از مشكلات و محدوديّتهاى جسمى و جسمانيّت و مادّه و مادّيت وسيع‏تر گشته است. لذا از كارهاى خوبِ خويشاوندان خويش مسرور و شادمان مى‏گردند و از انجام اعمال بد آنان نيز اندوهناك و ناراحت مى‏شوند و از اينجا نيز روشن مى‏گردد كه اعمال خويشاوندان و فرزندان و فاميل مردگان در آرامش و آسودگى آنان تأثير بسزائى دارند.

البته این ارتباط با دنیا به میزان سعه روحی افراد بستگی دارد و به این که فرد در دنیا چقدر به فکر تعالی روحی خود و گذر از این تمثلات مادی بوده نیز بستگی دارد در روایات داریم که برخی تا زمان زیادی هنوز باور ندارند که مرده اند و بر سر جنازه خود به نظاره می نشینند و از آن جدا نمی شوند و برخی که در این دنیا اهل مراقبه از روح خود بوده اند به راحتی از بدن خود قطع تعلق می کنند و در دنیا به سیر و نظر می ‍پردازند آری بعد از مرگ موانع مادی دیگر در سر راه نیست و به راحتی از جاهای مختلف مطلع بوده و میزان ان اطلاع به سعه وجودی آنها بستگی دارد تا آنجا که توسط برخی از اولیای الهی بعد ازمرگ گره از زندگی ها باز شده تا آنجا که آیه الله بهجت فرمودند که دوستان خدا بعد از مرگشان کارایی شان برای هدایت و گره گشایی بندگان خدا بیشتر از زمان حیاتشان است.

پى نوشت:
1) قلت له: المؤمن يزور اهله؟ فقال: نعم... . فروع كافى، ثقةالاسلام كلينى رازى متوفّاى، 328 - 329، ه.ق، ج‏3، ص‏230.
2) قال: ان المؤمن ليزور اهله فيرى ما يحب و يسترعنه ما يكره و ان الكافر ليزور اهله فيرى ما يكره و يسترعنه ما يحب. (همان، ح 1).
3) ما من مؤمن و لا كافر الا و هو يأتى اهله عند زوال الشمس فاذا رأى اهله بالصالحات حمدالله على ذلك و اذا رأى الكافر اهله يعملون بالصالحات كانت له حسرة. (همان، ح‏2).
4) المؤمن يزور اهله؟) «فقال نعم يستأذن ربّه فيأذن له فيبعث معه ملكين...»(همان، ح‏1).
5) و منهم من يزور كل جمعة و منهم من يزور على قدر عمله، (همان، ح‏1).
6) قلت لابى الحسن الاول‏عليه السلام يزور المؤمن اهله؟ فقال: نعم فقلت: فى كم؟ قال: على قدر فضائلهم منهم من يزور فى كل يوم و منهم من يزور فى كل يومين و منهم من يزور فى كل ثلاثة ايام قال: ثم رأيت فى مجرى كلامه انه يقول: ادناهم منزلة يزور كل جمعة قال: فى اى ساعة؟ قال: عند زوال الشّمس...».



درباره سوال قبر و کیفیت آن چند قول وارد شده است:

بعضی گفته‌اند: روح وارد جسد می‌شود همان طور که در دنیا بوده، او را می‌نشانند و از او سوال می‌کنند.

عده‌ای گفته‌اند: روح تا سینه داخل بدن می‌شود و از او سوال می‌نمایند.

قول سوم این‌که: سوال قبر از روح است نه از جسم.

قول چهارم این‌که: روح بین جسد و کفن واقع می‌شود در این حال از او سوال می‌کنند. در میان این چهار قول به نظر می‌رسد قول سوم از همه صحیح‌تر باشد.

در این باره به چند روایت از معصومین(ع) اشاره می‌کنیم:

پیامبر خدا(ص) فرمودند: "نخستین مرحله عدالتِ آخرت، قبر است که گمنام و نامدار نمی‏‌شناسد۱".

پیامبر خدا(ص) همچنین درباره این که قبر، چندمین منزل آخرت است؟ می‌فرمایند: " قبر، نخستین منزل آخرت است. اگر کسی از آن به سلامت رسد، منازل بعد آن آسانتر است و اگر به سلامت نرسد، دشواری منازل بعدی کمتر از آن نیست۲".

یکی از سوالاتی که پرسیده می‌شود این است که در قبر از چه چیزهایی سؤال می‌شود؟ امام صادق(ع) در روایتی در این باره چنین فرمودند: " از مرده در گورش پیرامون پنج چیز سؤال می‏‌شود: از نمازش، زکاتش، حجّش، روزه‏‌اش و ولایتش نسبت به ما خاندان. پس، ولایت از گوشه قبر به آن چهار چیز گوید: هر یک از شما کم و کاستی داشتید، کامل کردن آن به عهده من۳".

امام کاظم(ع) نیز در کنار گوری چنین فرمودند: "چیزی که پایانش این است، سزاست که از همان آغاز دل از آن بر کَند و چیزی که آغازش این است، سزاست که از پایانش ترسید۴".

منابع روایات:

۱- مستدرک الوسائل: ۲ / ۴۷۵ / ۲۵۰۲ منتخب میزان الحکمة: ۴۵۶

۲- بحارالأنوار: ۶ / ۲۴۲ / ۶۴ منتخب میزان الحکمة: ۴۵۶

۳- الکافی: ۳ / ۲۴۱ / ۱۵ منتخب میزان الحکمة: ۴۵۶

۴- معانی الأخبار: ۳۴۳ / ۱ منتخب میزان الحکمة: ۴۵۶
با عرض سلام خدمت شما خواهر گرامی
برای خلاصی از فشار قبر باید عواملی را که موجب فشار قبر می شود و در روایات بدانها اشاره شده است مرتفع ساخت.
در روایات آمده که بیشترین علتی که انسان را به عذاب قبر مبتلا می کند سخن‏چینى و دروغ گویی و بدخلقى و بی مبالاتى وی به نجاست بول (ادرار) است.(1)
همچنین در روایات عواملی برای از بین رفتن فشار قبر ذکر شده است که در ذیل به برخی از آنها اشاره می کنم:
امام صادق علیه السلام فرمودند: هر چیزى قلبى دارد و قلب قرآن سوره یاسین است‏. کسی که آن را قرائت کند از فشار قبر ایمن خواهد بود،(2)
امام باقر علیه السلام فرمودند: کسى که بر تلاوت سوره زخرف مداومت نماید، خداوند در قبر، او را از حشرات و حیوانات سمى زمین و فشار قبر ایمن مى‏نماید تا زمانى که در پیشگاه خداوند حاضر شود(3)
امام صادق علیه السلام فرمودند: کسى که بین ظهر پنج‏شنبه تا ظهر جمعه از دنیا برود، خداوند او را از فشار قبر ایمن مى‏گرداند(4)
منصور بن حازم گوید: از امام صادق علیه السلام پرسیدم پاداش کسى که چهار بار حج بجا آورده چیست؟ فرمود: اى منصور کسى که چهار بار حج بجاى آورد هرگز فشار قبر نبیند(5)
امیر المؤمنین علیه السلام فرمودند: کسى که در هر جمعه سوره نساء را بخواند از فشار قبر ایمن خواهد بود(6)
امام باقر علیه السلام فرمودند: زیارت امام حسین باعث ایمن بودن زائر از عذاب قبر می شود(7)
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: سه طایفه از زن ها هستند که عذاب قبر از آنها برداشته شود و با حضرت فاطمه دختر حضرت محمّد صلی الله علیه و آله و سلم محشور می شوند؛ زنى که بر غیرت شوهرش صبر کند، زنى که با شوهر بد اخلاق بسازد و زنى که مهریه‏اش را ببخشد(8)
از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم روایت شده است که صدقه دادن مؤمن از او آفت هاى دنیا و عذاب قبر و عذاب روز قیامت را برطرف می کند(9)

پینوشتها
1 مجلسی، محمد باقر، ترجمه جلد شانزدهم بحار الانوار(ترجمه محمد باقر کمره ای) ، ج‏2، ص162، انتشارات اسلامیه، تهران، 1364ش.
2 صدوق، محمد بن علی،ثواب الاعمال(ترجمه بندرریگى)، ص 223، انتشارات اخلاق، قم،1379ش.
3 همان، ص 243.
4 همان،ص419.
5صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج2، ص 217، انتشارات جامعه مدرسین، قم، 1413ق.
6 همان،ص 223.
7 محدث نوری، مستدرک‏الوسائل، ج 10، ص 309، انتشارات موسسه آل البیت، قم، 1408ق.
8دیلمی، حسن بن ابی الحسن، ارشاد القلوب (ترجمه رضایى)، ج‏1، ص 413، انتشارات اسلامیه، تهران، 1377ش.
9 همان،ج‏1، ص 444.
بسياري از افراد علاقه دارند كه از چگونگي زندگي انسان در برزخ و آخرت و نيز حقيقت و ماهيت آن آگاهي يابند. ليكن بايد توجه داشت كه آگاهي از جهان برزخ براي ما امكان پذير نيست و تا انسان گام در آن جهان نگذارد نميتواند به كيفيت آن پي ببرد، همان گونه كه چگونگي زندگي در سراي ديگر نيز براي ما روشن نيست و تنها ميتوان صورتي ناقص و شبحي مبهم از آن جهان ترسيم كرد زيرا بشر از واقعيت چيزي ميتواند آگاه گردد كه در قلمرو زندگي او قرار گيرد و نمونه هايي از آن را در دست داشته باشد. از اين جهت، اهل تحقيق معتقدند آگاهي كامل از خصوصيات زندگي برزخي و حيات اخروي منوط به وارد شدن به آن جهان است. با اين همه ميتوان به كمك آيات و روايات، نشانه هايي از آن جهان به دست آورد.
در ذيل در دو بخش به زندگي انسان و شكل او در برزخ و آخرت اشاره ميكنيم:برزخ

روح انسان پس از جدايي و فراقت از بدن مادي، در جسم لطيفي قرار ميگيرد كه از بسياري از عوارض جسم مادي بركنار است. ولي از آن نظر كه شبيه اين جسم مادي عنصري است، به آن بدن «مثالي» ميگويند كه نه كاملاً مجرد است و نه مادي محض، بلكه داراي يك نوع تجرد برزخي است.
بدن برزخي و عذاب و نعمتهاي آنجا را ميتوان به گونهاي به لذت و يا نعمتهاي موقع خواب تشبيه كرد.
انسان در عالم رؤيا واقعاً كارهايي انجام ميدهد، راه ميرود، سخن ميگويد، ميانديشد، هر گاه اين كارها را با زندگي عنصري و مادي بسنجيم، فاقد حقيقت خواهد بود، ولي اگر از نسبت گيري و مقايسه صرف نظر كنيم، بايد گفت اين كارها در ظرف رؤيا براي خود حقيقتي دارد. زيرا خوشيها، آرامشها و دردها رؤياها براي خود خالي از يك نوع واقعيت نيست و چه بسا حالات انسان در رؤيا، روي بدن عنصري نيز اثر بگذارد.
حال اگر چنين زندگي رؤيايي، واقعيت بيشتر و حقيقتي روشنتر پيدا كند، بايد نام آن را زندگي برزخي و مثالي نهاد.
در آنجا ماده و عنصر يا مولكول و اتم وجود ندارد، ولي صورتهاي تمام موجودات جهان بيآنكه ماده و وزني در كار باشد، موجود است.
از اين رو دانشمندان ميگويند: در جهان برزخ، آثار ماده از قبيل، گرمي، سردي، شيريني، تلخي، شادماني و غمگيني موجود است هر چند خود ماده در آنجا وجود ندارد. در آنجا خوردن و آشاميدن، شنيدن و ديدن وجود دارد اگر چه از مادهاي كه اين امور در زندگي ما بر آن توقف دارد خبري نيست(1)
در روايات متعددي به «جسم مثالي» اشاره شده است. از جمله در روايتي حضرت صادق ـ عليه السلام ـ ميفرمايند: «هنگامي كه خداي بزرگ، مؤمن را قبض روح ميكند، او را در قالبي همچون قالبش در دنيا قرار ميدهد، پس مي خورند و مي آشامند و اگر كسي به نزد آنان آيد، آنان را با همان صورتي كه در دنيا داشتند مي شناسند(2)
«جسم مثالي» چنان كه از نامش پيدا است، شبيه اين بدن است، ولي اين ماده عنصري را ندارد. جسم مثالي، جسمي لطيف و نوراني و خالي از مواد و عناصر شناخته شده اين جهان مادي است.
در ماهيت بدن اخروي دو ديدگاه عمده بين فيلسوفان و متكلمان وجود دارد.
برخي از فيلسوفان مانند صدر المتألهين معتقدند: روح در سراي ديگر به بدن مثالي و برزخي كه جرم و ماده ندارد، اما از مقدار و شكل برخوردار است تعلق ميگيرد ـ توضيح بيشتر درباره بدن مثالي در بخش زندگي برزخي گذشت ـ اين بدن لطيف به گونهاي عين بدن دنيوي است و هر كس آن را ببيند ميگويد اين همان انساني است كه در دنيا زندگي ميكرد ولي از اين نظر كه داراي جرم و ماده نيست و قابليت فعل و انفعال شيميايي و فيزيكي را ندارد با آن تفاوت دارد.
براساس اين ديدگاه شخصيت و واقعيت هر انسان مربوط به نفس و روح او است نه به بدن وي. دراين ديدگاه در آخرت پس از تعلق روح به بدن مثالي همين كه كسي او را ببيند بگويد او همان فردي است كه او را ديده بوديم كافي است. ديگر لازم نيست در بدن او هيچ تبدل و تحولي رخ ندهد، همچنان كه اگر در دنيا آفرينش زشت داشته باشد لازم نيست كه به آن شكل محشور گردد و يا اگر پا بريده و نابينا و پير باشد بايد اين خصوصيات رعايت شود(3)
در مقابل، عمدة متكلمان اسلامي، ميگويند كه روح در سراي ديگر به بدن طبيعي و عنصري كه داراي فعل و انفعال طبيعي و شيميايي است، باز ميگردد. آنان معتقدند: بدن انسان داراي دو بخش اجزاي اصلي و اجزاي اضافي است:
اجزاي اصلي اجزايي است كه در تمام طول عمر باقي ميماند نه عوض ميشود و نه نابود ميگردد.
اما اجزاي اضافي قابل تغيير و دگرگوني هستند و هميشه در حال عوض شدن ميباشند.
در روز رستاخيز اجزاي اصلي بدن هر كس همانند دانه هاي گياه و يا نطفه انسان در مدت كوتاهي پرورش مييابند و بدن اصلي را ميسازند(4)
آخرت
زندگي در آخرت با زندگي در اين جهان تفاوتهاي اساسي دارد. در آخرت همه چيز پس از ويراني نو ميشود و انسان با شرايط تازه در جهاني كه وسعتش، نعمتهايش، كيفرهايش و... با اين جهان متفاوت است گام مينهد. يَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَيْرَ الْأَرْضِ وَ السَّماواتُ وَ بَرَزُوا لِلَّهِ الْواحِدِ الْقَهَّار(5)
هر انساني، پس از حساب رسي در قيامت با توجه به كردارهاي خود راهي بهشت يا جهنم خواهد شد كه نعمتها و عذابهاي آن دو با نعمتها و رنجهاي اين دنيا تفاوتهاي اساسي دارد. براي نمونه در بهشت نعمتها ابدي هستند و از تكليفهاي دنيايي در آنجا خبري نيست و...

درباره این که در هر کدام از دو مرحله برزخ و قیامت چه اتفاقاتی می افتد به منابع زیر مراجعه فرمایید
1. معاد شناسی علامه تهرانی
2. معاد علامه شهید مطهری
3. كتاب عالم برزخ يا بيداري پس از مرگ (مهدي احمدي)
4.انسان از آغاز تا انجام علامه طباطبایی

پاورقی:
1. طاهري، حبيب الله، سيري در جهان پس از مرگ، جامعه مدرسين، چاپ دوم، 1376، ص 270.
2. كليني، كافي، دارالكتب الاسلاميه، ج 3، ص 245.
3. صدر الدين شيرازي، محمد، اسفار، بيروت، دار احياء التراث العربي، چاپ پنجم، ج 9، ص 197.
4. حلي، كشف المراد في شرح تجريد الاعتقاد، قم، جامعه مدرسين، ص 401 ـ 406.
5.ابراهیم46

 آیا مرده ای که چندین سال از مرگش میگذرد میتواند زنده ای را نفرین کند؟ حال اینکه بازنده نسبتی فامیلی داشته باشد یا نداشته باشد؛ (لطفا با ذکر منبع قرآنی)



کارشناس بحث : پاسخگوی اعتقادی 3


با سلام و عرض ادب

جواب مختصر اين پرسش اين است كه بله مرده مي تواند زنده را نفرين كند اما اينكه آيا اين امر به صورت مطلق مي تواند اتفاق بيافتد يا نه نياز به تفصيل و بررسي آيات و روايات دارد ؛ در توضيح دو مطلب عرض مي شود :

الف : در روايات بسياري ذكر مي شود كه معصومين عليهم السلام همواره چه در زمان حيات ماديشان و چه در زمان فوتشان برخي را دعاي به خير و برخي را نفرين مي كنند هم اكنون هم كه معصومين عليهم السلام در قيد حيات نيستند اين امر صورت مي پذيرد چون ما امت رسول الله هستيم و رسول خدا (ص) و جانشينان برحقش همواره بر اعمال امت خويش نظارت دارند و ممكن است برخي از اعمال امت موجب شود اين ذوات مقدسه امت خود را نفرين كنند .
يقينا شمر (عليه اللعنه) مورد لعن رسول الله (ص) اگر چه رسول خدا در زمان شمر در قيد حيات مادي نبودند اما شمر مورد لعن و نفرت رسول خدا (ص) است .

ب: از برخی روایات نيز می توان برداشت نمود که دعا و نفرین برخی از افراد و لو بعد از مرگ و پایان حیات دنیوی هم امکان دارد چنانکه در حدیثی امام باقر (ع) می فرماید:

« إِنَّ الرَّجُلَ يَكُونُ بَارّاً بِوَالِدَيْهِ وَ هُمَا حَيَّانِ فَإِذَا لَمْ يَسْتَغْفِرْ لَهُمَا كُتِبَ عَاقّاً لَهُمَا وَ إِنَّ الرَّجُلَ لَيَكُونُ عَاقّاً لَهُمَا فِي حَيَاتِهِمَا فَإِذَا مَاتَا أَكْثَرَ الِاسْتِغْفَارَ لَهُمَا فَكُتِبَ بَارّاً »(علامه مجلسي، بحارالانوار، بيروت، مؤسسه الوفاء ، سال 1404 هـ ق، ج‏79، ص 65)

«بعضی افراد وقتی والدین شان زنده بودند به آنها احترام می گذاشتند اما چون بعد از مرگ به یاد آنها نیستند و برای آنها طلب مغفرت نمی کنند عاق والدین می شوند . و برخی افراد در زمان حیات والدین عاق والدین هستند. اما بعد از مرگ والدین به سبب طلب مغفرتی که برای ایشان انجام می دهند جزء نیکوکاران محسوب می شوند.»

از اين دو مطلب في الجمله مي دانيم كه مردگان مي توانند زنده ها را نفرين بكنند ، اما اينكه آيا اين امر به صورت مطلق مي تواند اتفاق بيافتد يا نه نمي توان از اين دو مطلب استفاده كرد ، اينكه آيا هر كسي مي تواند در دنيا هر كسي را نفرين كند از اين دو مطلب نمي توان فهميد .

مي دانيم مردگان در عالم برزخ يا مثال ، حيات مثالي و برزخي دارند و البته حيات در عالم برزخ متكامل تر از حيات دنيوي است لذا برزخيان نسبت به عالم طبيعت(دنيا) داراي حيات برتري هستند بنابراين آن ها برخي حقايق را مشاهده مي كنند كه ما قادر به مشاهده آن ها نيستيم لذا استبعادي ندارد انسان برزخي در عالم برزخ چيزي از خداوند بخواهد و خداوند نيز اجابت كند ، اگر چه خواسته انسان برزخي در مورد انسان مادي باشد .
همان طور که شما گفتید ، طبق روال عادی طبیعت ، بدن مردگان بر اثر عوامل مختلفی تجزیه می شود و از حالت انسانی خود خارج می شود . از طرف دیگر گزارشاتی نیز وجود دارد که در نبش قبر برخی افراد بزرگوار دیده شده است که بدنشان سالم است و مانند دیگر بدن ها متلاشی نشده است به عبارت دیگر بدن دست خوش عوامل طبیعی قرار نگرفته است .
اما اینکه چرا این بدن ها دچار تجزیه نشده اند را در حالت عادی می توان به نوعی کرامت الهی نسبت داد که خداوند بدن برخی از اولیا و مقربینش را از فاسد شدن ، مصون می دارد . و این نوعی احترام برای آنهاست . از سوی دیگر وقتی در باورهای دینی نظر کنیم خواهیم دید که یکی از آنها بحث رجعت است که طبق اعتقاد شیعه خوبان روزگار پس از مرگ دوباره به جهان بازخواهند گشت تا در حکومت جهانی حضرت مهدی (ع) حضور داشته باشند و سالم ماندن بدن آنها در قبر یکی از مقدمات چنین امری است . هُوَ الَّذي خَلَقَكُمْ مِنْ طينٍ ثُمَّ قَضى‏ أَجَلاً وَ أَجَلٌ مُسَمًّى عِنْدَهُ ثُمَّ أَنْتُمْ تَمْتَرُونَ (انعام/2) اوست كسى كه شما را از گِل آفريد. آنگاه مدّتى را [براى شما عمر] مقرّر داشت. و اَجَل حتمى نزد اوست. با اين همه، [بعضى از] شما [در قدرت او] ترديد مى‏كنيد.
متکلمان ومفسران بر اساس این آیه شریفه گفته اند که اجل دو نوع است:1-اجل محتوم که در لوح محفوظ است وتنها خداوند از آن آگاه است.2- اجل معلق که در لوح محو واثبات است وبراساس شرایط تفاوت می کند.اگر شخصی مشکلی جسمی مانند مریضیهای مختلف ویا تصادف واتفاق ناگواری برای او پیش نیامد در اجل محتوم ومشخص خواهد مرد واین اجل هیچ کم وکاستی ندارد وعلم آن نزد خداست.اما اگر در طول زندگانی یکی از مشکلات گفته شده پیش آمد قبل از آن اجل مشخص دار فانی راوداع خواهد گفت.(المیزان ج7ص6و7،میزان الحکمةج1ص36)
علامه طباطبایی در توضیح این دو نوع از اجل می فرماید:
اجل محتوم قابل تغییر وتبدیل نیست.(وقتی زمانش رسید انسان خواهد مرد)وآن اجلی است که در ام الکتاب نوشته شده است.وغیر مسمی اجلی است که در لوح محو واثبات نوشته شده است.اجل محتوم زمانی است که تمام اسباب وشرایط برای ادامه زندگی وجود داشته ومانعی از تاثیر این شرایط وجود نداشته باشد.ولوح محو واثبات که برای اجل معلق است زمانی است موانعی برای تاثیر عوامل ادامه حیات پیش بیاید.(مانند بیماریهای غیر قابل علاج ویا تصادف)
خلاصه اینکه ترکیب جسمی وبنیه وجودی انسان برای ادامه حیات طبیعی تا 100یا 120 سال توان دارد. ولی از آنجایی که اسباب واشیاءموجود در عالم با هم ارتباط داشته وروی هم تاثیر می گذارند،لذا امکان دارد در اثر تاثیر این اسباب طبیعی موجود در عالم اجل انسان قبل از زمان موعود برسدواین همان أجل اخترامی است.(المیزان،ج7ص6و7).
با توجه به این توضیحات نتیجه می گیریم مرگهای دسته جمعی أجل غیر حتمی است.ولزومی هم ندارد که این نوع أجل بلا باشد بلکه از جمله همان موانع طبیعی است که اجازه نمی دهد انسان عمر طبیعی خود را به پایان برساند.وعالم براساس علل واسباب طبیعی می چرخد.
[quote=خادمة المهدی;579802]چرا خداوند تصمیم گرفته است جان این همه انسان یک جا گرفته شود؟یعنی زمان مرگ همه آنهایک باره فرارسیده است؟

سوال دوم. گاهی افراد باخواندن آیة الکرسی واذکاردیگروصدقه دادن نیز ازچنین مرگ هایی درامان نبوده اند. روش جلوگیری ازچنین مرگ هایی چیست؟[/qu
این به خاطر اسباب وعلل طبیعی است وخداوند می خواهد عالم براساس علل طبیعی جلو رود.علامه مجلسی در کتاب مرآةالعقول نقل می کند:
" أبي‏ الله‏ أن يجري‏ الأشياء إلا بالأسباب‏( مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول ؛ ج‏2 ؛ ص312)،خداوند اباءدارد از اینکه عالم را بر غیر اسباب وعلل طیعی خود جاری کند. در این میان یکی از این اسباب تاثیر گذار در امور عالم دعا است.
الحاصل أن لوجود الكائنات و عدمها شروطا و أسبابا، و أبي‏ الله‏ سبحانه أن يجري‏ الأشياء إلا بالأسباب‏، و من جملة الأسباب لبعض الأمور الدعاء(مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول ؛ ج‏12 ؛ ص5).

دعا یکی از اسباب برای بعضی از امور است. اما باید توجه داشت که اینطور نیست که حتما دعا جلوی این حادثه را بگیردوچه بسا علل دیگر که موجب مرگ می شوند تحقق پیدا کنند.وخداوند ثواب آن دعا را در قیامت اعطاءکند.
برای مطالعه بیشتر می توانید به کتابمیزان الحکمه ج1ص34الی37مراجعه کنید.

با عرض سلام
انواع مرگ
مرگ اهانت و لعنت=مرگ لعنت،مرگ کافران است

مرگ حسرت و مصیبت=مرگ حسرت،مرگ عاصیان است

مرگ تحفه و کرامت=مرگ کرامت،مرگ مؤمنان است

مرگ خلقت و مُشاهدت=مرگ مُشاهدت،مرگ پیغمبران است
انواع مرگ در قرآن و روایات را از جنبه های گوناگونی می توان بیان کرد.
حجة الاسلام و المسلمین قرائتی انواع مرگ در قرآن را چنین بیان کرده اند:

1- مرگ دلها

قرآن كسانى كه داراى روح بى تفاوت و قساوت قلب هستند را مردگان دانسته است و به پيامبرش مى فرمايد: اِنّك لاتسمع المَوتى (سوره نمل ، آيه 80 و روم ، آيه 52.) تو نمى توانى مرده دلان را شنوا كنى .

حضرت على عليه السّلام در باره انسانى كه دلبستگى به دنيا دارد مى فرمايد: و اَماتت الدّنيا قَلبه (نهج البلاغه ، خطبه 85.) دنيا دل او را از كار انداخته است .

در نهج البلاغه مى خوانيم : كسانى كه فساد و منكرات را مشاهده مى كنند و هيچ گونه عكس العملى از خود نشان نمى دهند و نه تنها با دست و بيان جلوگيرى نمى كنند بلكه قلبشان هم از گناه ناراحت نيست ، اينان مردگانى هستند در ميان زنده ها.
اگر در قبرستان مردگان به حال افقى هستند، اين بى تفاوت ها مردگان عمودى و زنده نما هستند، فذلك مَيّتُ الاَحياء(نهج البلاغه ، حكمت 336.)

در مناجات ها نيز چنين مى خوانيم : واءماتَ قَلبِى عَظيمُ جِنايَتى (مناجات خمسة عشر.) خدايا! گناهان بزرگ دل مرا ميرانده است .
ارواح بعد از مفارقت از ابدان در قالب مثال اين ابدان وارد، و در بهشت دنيا متنعم باشند تا قيامت، و احاديث ائمه معصومين دال است بر آن از جمله شيخ طوسى در تهذيب از يونس بن ظبيان گفت: خدمت حضرت صادق عليه السّلام بوديم. حضرت فرمود: مردم در ارواح مؤمنين چه گويند؟ عرض كردم: گويند در حواصل پرندگان سبز در قناديل زير عرش باشند. فرمود: سبحان اللّه، مؤمن بزرگوارتر باشد از آنكه حق تعالى روح او را در حوصله مرغ سبز قرار دهد. اى يونس، چون خداوند قبض روح مؤمن نمايد، آن را در قالبى مثل بدن دنيائى نقل كند، پس در بهشت مى‏خورند و مى‏آشامند و چون آينده‏اى از دنيا نزد آنها آيد، او را بشناسند به همين صورتى كه در دنيا بوده باشد.
تهذیب ج1ص177
    سلام
    عالم برزخ،انسان از لحظه ای که می میرد وارد عالم برزخ می شود وبه تعبیر دیگر به ان عالم قبر نیز می گویند واین از باب غلبه است چون اکثر این دوره در قبر است ولی از لحظه مرگ شروع می شود.برزخ حد فاصل بین عالم دنیا وقیامت است.


    إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ‏ وَ الْإِحْسانِ وَ إيتاءِ ذِي الْقُرْبى‏ وَ يَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ الْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ (نحل/90)

در خصوص زندگی برزخی سوالات زیادی به ذهن انسان خطور میکند و می خواهد بداند نحوه زندگی و حیات ارواح در عالم برزخ چگونه است ؟ و اینکه آيا انسان ـ كه بعد از مرگ، روح از بدنش خارج مى شود ـ قادر است با انسان هاى زنده در اين دنيا ارتباط بر قرار كند؟
آيات متعدد در قرآن مجيد است كه از مرگ به «توفى» (دريافت تام و تمام) تعبير مى كند كه اشاره لطيفى به مسئله بقاى روح دارد; از جمله: سوره هاى، نساء، 97; انعام، 61; نحل، 27، 32 و 70 ; يونس، 46 و 104 ; رعد، 40 ; غافر 77 و 67; انفال، 50; اعراف، 37; حج، 5; زمر، 42 ـ و... ; بنابراين با توجه به اين آيات، روشن مى شود كه روح، باقى، مستقل و مجرد از مادّه است.
علما و دانشمندان چندين قرن است كه پژوهش هاى علمى و آزمايش هاى عملى زيادى را درباره روح انجام داده اند; از جمله مى گويند: ارواح آزادند و در صورت فراهم بودن بعضى شرايط مخصوص، مى توانند با زندگان تماس برقرار كنند; پس مسئله بقاى روح پس از مرگ، امرى مسلم است كه امروزه از طرف دانشمندان و فلاسفه شرق و غرب مورد تأييد قرار گرفته و بزرگان اسلام نيز با دلايل روشن، اين امر را ثابت كرده اند.[1] و آيات 17 آل عمران و 26 يس نيز بر ارتباط ارواح با انسان هاى زنده در اين دنيا دلالت دارد.
گرچه بسيارى از كسانى كه ادعاى ارتباط با عالم ارواح دارند، دروغ مى گويند و يا گرفتار تخيل و پندارند، ولى طبق تحقيقات، اثبات شده است كه ارتباط با عالم ارواح امرى ممكن است واين امر، براى جمعى از آگاهان، به تجربه ثابت شده كه در تماس با ارواح، حقايقى را درك كرده اند و اين خود، دليل روشنى بر اثبات جهان برزخ و واقعيت آن است و نشان مى دهد كه بعد از عالم دنيا و مرگ جسم، و قبل از برپا شدن شدن قيامت جهان ديگرى وجود دارد.2



[1]. ر.ك: احمد زمرديان، حقيقت روح، ص 47 و 90 ـ 97.

[2]. ر.ك: تفسير نمونه، ج 14، ص 321; بحارالانوار، ج 5، ص 241 و ج 58، ص 35 و 148.

یکی دیگر ازسوالات درباره عالم برزخ اینست که آيا انسان در عالم برزخ با نزديكان خود ملاقات مى كند؟ و آيا در عالم برزخ مى داند در دنياى ديگرى زندگى مى كرده است؟
از ظاهر برخى آيات مى توان فهميد، انسان ها در عالم برزخ، خويشان و غيرخويشان خود را مى شناسند و با آنها ملاقات مى كند; از جمله:
خداوند متعال، در آيات 169ـ171 آل عمران، درباره شهيدان مى فرمايد: هرگز كسانى را كه در راه خدا كشته شده اند، مرده مپندار، آنها زنده اند كه نزد پروردگارشان روزى داده مى شوند. به آن چه خدا از فضل خود به آنان داده است شادمانند و براى كسانى كه از پى ايشانند و هنوز به آنان نپيوسته اند، شادى مى كنند كه نه بيمى برايشان است و نه اندوهگين مى شوند; بر نعمت و فضل خدا و اين كه خداوند پاداش مؤمنان را تباه نمى گرداند، شادى مى كنند.
اين آيات شريفه بر زندگى شهدا در برزخ به طور خاص و زندگى ديگران به طور عام دلالت دارد. با اثبات اين موضوع در مى يابيم كه برزخيان هم ديگر را مى شناسند و با هم ملاقات مى كنند و خوشبختى و بشارتى كه در اين آيات اشاره شده، حاكى از شناخت و ملاقات مجاهدان با يك ديگر و مؤمنان با قوم خويش است.
در حديثى امام على(عليه السلام) به اصبغ بن نباته، درباره مؤمنان در عالم برزخ مى فرمايد: ... اگر پرده از مقابل چشم شما برداشته شود، ارواح مؤمنان را مى بينيد كه در اين جا حلقه حلقه نشسته و يك ديگر را ملاقات مى كنند و سخن مى گويند: اين جا جايگاه مؤمنان و وادى برهوت جايگاه كافران است.[1]
حضرت على(عليه السلام) هنگامى كه با عده اى از يارانشان از قبرستانى عبور مى كردند، خطاب به اهل قبور فرمودند: من به شما از آن چه در دنيا بعد از شما مى گذرد خبر مى دهم...و شما نيز... .[2] از اين گفت و گو نيز مى فهميم كه برزخيان مى دانند كه چندى پيش در دنيا بوده اند و اكنون دستشان از همه چيز كوتاه شده است.
در حديثى از امام صادق(عليه السلام) آمده است: هنگامى كه كسى مى ميرد، ارواح مومنان نزد او جمع مى شوند و از او درباره كسانى كه مرده اند و كسانى كه هنوز زنده اند مى پرسند ; اگر معلوم شود كه مرده است و پيش آنها نيامده مى گويند او ]در جهنّم برزخى [سقوط كرده است.[3]
از اين روايت معلوم مى شود كه افراد خوب و بد در بهشت و جهنّم برزخى از حال هم ديگر خبر ندارند و يك ديگر را ملاقات مى كنند.



[1]. بحارالانوار، ج 6، ص 243.

[2]. محمد دشتى، المعجم المفهرس لالفاظ نهج البلاغه، ص 111.

[3]. كلينى، كافى، ج 3، ص 244.
ميدانيد که يک مُرده چه احساسي دارد؟!اين قصه را تا انتها بخوانيد... گفتند:"ما تا قبر نگهبان تو هستيم" گفتم:"من که نَمُردَم من هنوز زنده هستم چرامرا به قبر ميبريد وِلم َکنيد!!من هنوز حس ميکنم و حرف ميزنم و ميبينم پس هنوز زنده ام! با لبخندي جوابم را دادند وگفتند:"عجيب هستيد شما انسانها فکر ميکنيدکه مرگ پايان زندگي ست و نميدانيدکه شما فقط خواب ي کوتاه ميديديد و آن خواب وقتي ميميريد تمام ميشود"آنها هنوز مرا به سوي قبر ميکشنددر راه مردم را ميبينم گريه ميکنند و ميخندند وفرياد ميزنندو هر کس مثل من دو نگهبان همراهشه! ازشون پرسيدم چرا اينکار را ميکنند؟؟ گفتند:"اين مردم مسير خودشان را ميدانند آنهايي که به راه کج رفته بودند "حرفش را با ترس قطع کردم:"يعني به جهنم ميروند!!!! "گفتند:"بله"و ادامه دادند"و کساني که ميخندند اهل بهشتند" به سرعت گفتم:"مرا به کجا ميبرند؟؟؟؟ "گفتند:"تو کمي درست راه ميرفتي و کمي اشتباه.. گاهي توبه ميکردي و روز بعد معصيت؛ حتى با خودت هم رو راست نبودي و به اين شکل گم شدي"حرفشان را دوباره با ترس قطع کردم:"يعني چي!؟!؟ يعني من به جهنم ميرم؟؟؟ "گفتند:"رحمت خدا وسعت دارد و سفر طولانيست" دور و برم را با ترس نگاه ميکردم و در يک آن خانواده ام را ديدم،پدرم و عمويم و برادرانم و فاميلهايم را!! آنها مرا در صندوقي گذاشته و حمل ميکردند... به سوي آنها دويدم و گفتم:"برايم دعا کنيد"ولي هيچکي جوابم را نداد. بعضيهاشان گريه ميکردند و بعضي ديگر ناراحت.... رفتم پيش برادرم گفتم: "حواست به دنيا باشه؛ تا فتنه اش چشمات رو کور نکنه" آرزو کردم که اي کاش صدايم را ميشنيدآنها مرا به زحمت در قبر گذاشتند و بر روي جسدم خواباندند؛ پدرم را ديدم که بر رويم خاک ميريخت؛ و برادرهايم که همين کار را ميکردند... من همه مردم را ميديدم که بر رويم خاک ميريختندآرزو کردم که اي کاش جاي آنها در دنيا بودم و توبه ميکردم نشستم و فرياد کشيدم"اي مردم حواستان باشد که دنيا گولتان نزند "اي کاش نماز صبح را خوانده بودم اي کاش نماز قيام را خوانده بودم اي کاش دعا کرده بودم که خداوند هدايتم کند و توبه ميکردم و گريه...و روزانه توبه امرا تجديد ميکردم و گناهانم را تکرار نميکردم... مسبب نميشدم... سنگدل نميبودم... معصيت نميکردم.. و براي اين مردم دعا ميکردم... و معصيت نميکردم... و معصيت نميکردم... و معصيت نميکردم.علاوه بر این که روزانه همه ما شاهد مرگ و میر بسیاری از انسان ها هستیم و خود نیز از سرنوشت خویش حتی برای چند دقیق دیگر بی خبریم و دیر یا زود و خواسته و نا خواسته ناچاریم خود را تسلیم مرگ و مردن نماییم ، به خوبی روشن نیست که چرا ما از این رخداد که گریزی

از آن نداریم همواره غافلیم و آن را به فراموشی می سپاریم ، حضرت علی ( علیه السلام ) در حدیثی می فرمایند از چند گروه در شگفتم و یکی از آن ها کسی است که مرگ را فراموش می کند در حالی که مرده ها را می بیند ، " عجبت لمن نسی الموت و هو یری الموتی ". قرآن

کریم در آیات زیادی موضوع مرگ و مردن را یادآوری نموده است و در باره چشیدن مرگ از سوی هر جانداری تأکید کرده است. در سوره انبیاء آیه 35 چنین می فرماید : " کل نفس ذائقة الموت و نبلوکم بالشر و الخیر فتنة و الینا ترجعون " ( انبیاء / 35) یعنی هر جان و روحی و انسانی مرگ

را خواهد چشید و ما شما را با بدی و خوبی آزمایش خواهیم کرد . در آیه دیگر می فرماید : " کل من علیها فان *و یبقی وجه ربک ذوالجلال والاکرام " (26 ، 27 ) در این آیه خداوند تاکید دارد که هر موجود زنده ای که بر روی زمین زندگی می کند فانی و نابود خواهد شد و تنها خداوند و

جلوه های با عظمت و بزرگوار او باقی خواهد ماند .

در آیه دیگری می فرماید : " قل إن الموت الذی تفرون منه فإنه ملاقیکم ثم تردون الی عالم الغیب و الشهادة فینبئکم بما کنتم تعملون " ( جمعه/8 ) در این آیه فرموده است که به مردم بگو این مرگی که از آن گریزانید پس شما را ملاقات خواهد کرد و شما پس از مرگ به سوی

خداوند آگاه به همه پدیده های آشکار و پنهانی باز می گردید و اوست که شما را به آن چه در دنیا انجام داده اید آگاه می سازد .

در آیه دیگر می فرماید : "و لکل أمة أجل فإذا جاء أجلهم لا یستأخرون ساعة و لا یستأخرون " ( اعراف / 34 )

در سوره یونس نیز می فرماید : " قل لا أملک لنفسی ضرا و لا نفعا إلا ما شاءالله لکل أمه اجل فإذا جاء أجلهم لا یستأخرون ساعة و لا یستأخرون " (یونس /40 )

در سوره ملک نیز می فرماید : " الذی خلق الموت والحیوة لیبلوکم أیکم أحسن عملا و هوالعزیز الغفور" (ملک / 2 )

از مجموع این آیات و سایر آیات قران کریم که با واژه موت و یا وفات و اجل و غیر آن در باره مرگ و مردن سخن به میان آورده است ، چند حقیقت قابل برداشت است :

نخست این که هیچ موجودی را از مرگ گریزی نیست و سرانجام ، همه موجودات به جز ذات اقدس الهی دست خوش فنا و نابودی دراین دنیا خواهند شد . در این پدیده بین پیامبران و اولیا و صالحان و سایر انسانها تفاوتی وجود ندارد . دیگر این که انسان کمترین نقشی در تعیین عمر

خویش نداشته و زمان مرگ و مردن انسان از دایره دانش و آگاهی بشر بیرون است و چنان چه مرگ حتمی و قطعی انسان فرا رسد جز از راه معجزه و با اراده خداوند از انسان دفع نخواهد گردید ، هرچند انسان با دعا و صدقه و صله رحم و برخی از کار های نیک می تواند اجل معلق و

غیر حتمی را از خود دور سازد . نکته دیگر که از آیات یاد شده برداشت می شود این است که انسان نمی تواند از مرگ و مردن فرار نماید و خود را از دست و نظر عزراییل که مأمور قبض روح انسان هاست دور نگه دارد و مأمور قبض روح درهر شرایطی قادر است در زمان مقرر جان انسان را

بگیرد و زمان و مکان و دوری و نزدیکی در فرهنگ جناب عزراییل برای میراندن انسان ها، معنی و مفهومی ندارد . نکته دیگر که از این آیات استفاده می شود هدف از زندگی انسان در دنیا است که فرجام آن مرگ و مردن خواهد بود و به عنوان ابزاری برای آزمایش انسان هاست ،

انسان ها در مدت زمانی که در دنیا زندگی می کنند، توانمندی های خود را می آزمایند و و از آن جا که خداوند در هر یک از انسان ها دو بعد حیوانی و ملکوتی قرار داده و علاوه بر عقل که از آن در روایات به پیامبر درونی تعبیر شده ، پیامبرانی را از جنس خود بشر برانگیخته است تا

وظیفه هدایت و راهنمایی آنان را بر دوش بکشند از این رو همه انسان ها می توانند بر اساس آموزه های نورانی پیامبران خدا ، راه را از چاه و سره را از ناسره و خوب را از بد بشناسند و در پرورش استعداد های درونی خویش و تقرب به خداوند تلاش نمایند و شخصیت خود را آنچنان که

خداوند خواسته است بسازند و در انجام کار های شایسته، فرصت های ارزشمند عمر خود را به کار گیرند .

میگم به خودت مغرور نشو نوبت خودت هم میرسه
بترس از روزی که همه اونهایی که جونشون گرفتی بخوان جونتو بگیرند.
اما در کل جنس حضرت عزراییل از "روح" است از فرشتگان است و
روح انسان نیز از جنس فرشتگان به همین منظور حضرت جبرییل در قران روح الامین است.
عزرائیل متخصص جدایی کامل روح از بدن است و یک جراح است.
جراحی که باید هفت بند را پاره کند تا روح را از قفس جدا کند.
(هفت چاکرا و مراکز انرژی در بدن)
اما چه وقت سخت است.
افرادی که به دنیا خیلی وابستگی دارند بریدن این بند هاجانگداز تر
و سخت تر است چون قطور تر است و در اصل (روح) در دام جسم بیشتر گرفتار است. و جداییش سخت تر.این بندها فیزیکی است.
"هر گونه کپی از متن آبی رنگ با ذکر منبع بلا مانع است دلیلش بماند"میگم به خودت مغرور نشو نوبت خودت هم میرسه
بترس از روزی که همه اونهایی که جونشون گرفتی بخوان جونتو بگیرند.
اما در کل جنس حضرت عزراییل از "روح" است از فرشتگان است و
روح انسان نیز از جنس فرشتگان به همین منظور حضرت جبرییل در قران روح الامین است.
عزرائیل متخصص جدایی کامل روح از بدن است و یک جراح است.
جراحی که باید هفت بند را پاره کند تا روح را از قفس جدا کند.
(هفت چاکرا و مراکز انرژی در بدن)
اما چه وقت سخت است.
افرادی که به دنیا خیلی وابستگی دارند بریدن این بند هاجانگداز تر
و سخت تر است چون قطور تر است و در اصل (روح) در دام جسم بیشتر گرفتار است. و جداییش سخت تر.این بندها فیزیکی است.
"هر گونه کپی از متن آبی رنگ با ذکریک صلوات برای تمام مجاهدان راه خدا آزاد است






نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







+ نوشته شده در یک شنبه 25 بهمن 1395برچسب:,ساعت 21:35 توسط امیر علی عرفانیان |




الله 18 سلطان 18 جانشین 18 مکتب18 جانشین 18 بدین 18 الله 18+64 دین = 82 امام 82 مهدی 82
جانشین حضر ت محمد ابن عبدالله 110 علی 110 جانشین اصلی آخرین پیامبر الهی 110 خلیفه اول امام واقعی
امشب شب قدرمی باشد23مهدی23رهبر23 طبیب23 الگوی 23جهان اسلام 23جانشینه 23 اصلی23ناب الله23 آئین23ملائک
سنگ کیسه صفرا اگه می خوای نمیری نخور نمکو روغنو شیرینی
قی کردن بهترین دوای جسم میباشد قی کردن از تجمع سنگ در کیسه صفراء جلو گیری می کند وقتی کیسه صفرا پر ش
به ابجد53 صلوات برمحمد53 احمد 53 علی26+27 فاطمه = 53 آل طاها آل یاسین53امام جانشین پیامبر53
شهید 319 اسلام واقعی 319 شهید 319 دین ناب محمد علی 319راه الهی الله 319 شهید 319 فلسفه دین 3319
سردار سلیمانی آیا وقت آن نرسیده تا جنایتکاران را سر جایشان بنشانیم
نام تو اسم اعظم پروردگار است منتخب رسول ابن عم نبی عم یتساءلون عن نباء العظیم الذی هم فیه مختلفون ثم
دین الله اصل اسلام 59 مهدی 59 دین واقعی اسلام 59 دین الله شیعه59 شیعه اصل اسلامه59دین واقعی اسلام59
چرا هفت حرف در سوره ی حــمــد نیست؟ «ث ، ج ، خ ،ز ، ش ، ظ ،ف»
ظالم عالم مقصر عالم کیست بدبخت عالم کیست مذهب عالم کیست 740اندیشه شیطان740مقصرعمر740
مذهب الله محمد53فاطمه علی53سعادتمند ترین 53اهل بیت پیامبر53احمددین نمونه الله 53 53دین کامل الله 53
چرا هفت حرف در سوره ی حــمــد نیست؟«ث ،ج ،خ ،ز،ش،ظ،ف» قدرت علمی امام مهدی میتواند عرش رابه لرزه درآو
رهبر آسمانی الله 59مهدی 59آخرین امام دین اسلام59 دین الله 34+25 اصل اسلام=59 مهدی59دین واقعی اسلام59
دین۶۴ الله محمدعلی۶۴جانشین محمدعلی۶۴دین۶۴الله محمدعلی۶۴تنها برگزیده دین۶۴نماینده غدیری۶۴ اصحاب یمین
بیماری های سگ مهمترین بیماری سگ میرینه تو خونه بوگندشم میمونه
فرمانده دلاور دین اسلامی 110 علی 110 دین الهی 110ریاضی در قرآن فضائل امام علی از نظر دشمنان امام علی
کشته شدگان بت پرست که به دست با کفایت مولاء علی در جنگها بدر احد خندق تبوک و فتح مکه
کشته شد زهرای اطهر زان سبب گفته در قرآن تمام آیه ها حق با علیست